حسابدار

این وبلاگ اولین وبلاگ فارسی زبان با موضوعیت حسابداری می باشد که از سال ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است .

حسابدار

این وبلاگ اولین وبلاگ فارسی زبان با موضوعیت حسابداری می باشد که از سال ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است .

یک مثال ...




درمطلب قبل درباره حسابداری غیر متعارف صحبت کردیم . در این مطلب هدف ما معرفی نوعی از این حسابداری است تا شما بیشتر با این شبه از حسابداری آشنا شوید .
مثال ما یک حسابداری صنعتی است که درباره مرغداری ها می باشد . البته ممکن است که درباره بعضی مسائل نیز بطور مختصر و سطحی صحبت کنیم که البته سعی می کنیم تا حد امکان از مطلب اصلی فاصله نگیریم !
جهت توضیح درباره حسابداری مرغداری ها در ایران ابتدا کمی درباره سیستم گردش فعالیتهای شرکتهای مرغداری توضیح می دهیم .
فعالیت شرکتهای مرغداری در ایران با توجه به اهداف و موضوع آنها به چهار مرحله طبقه بندی می شود :
مرحله اول - تولید دان
مرحله دوم - پرورش مرغ
مرحله سوم - تولید تخم مرغ
مرحله چهارم - تولید جوجه یک روزه
محصولات مرغداری ها به دو دسته تقسیم می شود :
الف - مرغداری های گوشتی ( که به تولید جوجه یک روزه و پرورش مرغ گوشتی جهت فروش گوشت آن اشتغال دارند . ) 
ب- مرغداری های تخمی ( که تنها به تولید تخم مرغ و فروش آن اشتغال دارند . )
جهت بررسی سیستم حسابداری یک مرغداری نیازی نیست که مرغداری های گوشتی را بررسی کنیم زیرا تمامی مراحل این مرغداری ها در مرغداری های تخمی موجود است .
لازم به ذکر است که تا سال ۱۳۷۰ قیمت تخم مرغ و لاشه مرغ دارای نرخ دولتی و ثابت بوده و با اعطای کمکهای مختلف این صنایع مورد حمایت قرار می گرفت . در واقع در این سالها قیمت تمام شده محصول نقشی در تعیین نرخ محصملات مرغداری ها نداشت .
 اما پس از سال ۱۳۷۰ نقش حسابداری صنعتی در مرغداری ها پر رنگ تر شد . پیرو چرخش سیاستهای اقتصادی به سمت خصوصی سازی و اتخاذ سیاست واگذاری بسیاری از امور به مردم از سوی دولت ، در نتیجه از این سال بتدریج نرخهای ثابت محصولات جای خود را به نرخهای واقعی و تابع عرضه و تقاضا داد . بنابراین استفاده از استاندارد های حسابداری ، کنترل هزینه ها و قیمت تمام شده جهت تعیین قیمت فروش محصولات و اطلاعات مدیریت قوت گرفت .
عواملی که قیمت تمام شده تخم مرغ را تشکیل می دهند عبارت است از :
۱ - دان مرغ                  ۲ - هزینه تلفات                  ۳ - هزینه دارو و مکملات
۴ - هزینه استهلاک مرغ های تخم کذار                   ۵ - هزینه حقوق و دستمزد
۶ - هزینه های عمومی و سربار تولید که شامل :
الف - هزینه تأسیسات              ب - هزینه مرغداری             ج - هزینه رستوران
د - هزینه تعمیرات ماشین آلات      و - هزینه استهلاک ماشین آلات ، ساختمان و قفسها
ی - هزینه های متفرقه
هزینه های فوق در سه شاخه مواد مستقیم ، دستمزد مستقیم و سربار ساخت تقسیم شده و بهای تمام شده یک واحد کالا را تشکیل می دهند . البته در بعضی از مرغداری ها ، هزینه استهلاک مرغهای تخمگذار را معمولا عامل تولید به صورت مستقل به حساب آورده و در قیمت تمام شده منظور می کنند .
در مرغداری ها جهت محاسبه بهای تمام شده از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می کنند . به این شکل که برای هر گله از مرغها یک کارت سفارش در نظر می گیرند . در پایان هر هفته یا ماه مبالغ هزینه مندرج در برگه های درخواست مواد ، کارتهای اوقات کار هر یک از سفارشات با یکدیگر جمع زده شده و به کارت هزینه سفارش گله منتقل می شود .
کارت هر گله در نهایت به خلاصه ای از هزینه های انجام شده منجمله هزینه سربار تولید تبدیل می گردد و بهای تمام شده و نهایتا سود و زیان حاصل از هر سفارش را می توان با استفاده از روش هزینه یابی سفارش کار مشخص کرد .
در پایان لازم می دانم که بگویم در صنعت مرغداری ایران به علت مقرون به صرفه بودن ، عدم پرسنل متخصص و ماهیت صنعت ، عمدتا از سیستم هزینه یابی واقعی استفاده می شود .
در مطالب بعدی سعی می کنیم که به بررسی اصول ، مفروضات و میثاقهای حسابداری پرداخته و اثر این مفاهیم را در صورتهای مالی مورد بحث قرار دهیم . پس تا بعد ... .

حسابداری متعارف و غیر متعارف




همان طور که می دانید حسابداری انواع مختلفی دارد . در این مطلب ما حسابداری را از جنبه دیگری بررسی می کنیم که شاید اکثریت شما با آن بر خورد نکرده باشید .
حسابداری را جدا از تقسیمات معمول که قبلا درباره آن صحبت کردیم می توان به دو دسته تقسیم نمود : 
1- حسابداری متعارف
2- حسابداری غیر متعارف

در این تعریف منظور اصلی نوع برخورد با یک رویداد مالی می باشد . حال این دو تقسیم بندی کلی را با هم بررسی می کنیم .
حسابداری متعارف
این نوع از حسابداری همان حسابداری می باشد که یک حسابدار بارها و بارها ممکن است با آن برخورد داشته باشد . منظور همان رویدادی است که شکل مشخص و عادی داشته و دارای پیچیدگی و شرایط خاصی نیست . بطور مثال یک حسابدار ممکن است در طول یک دوره مالی یک ساله بیشتر از شش بار هزینه آب و برق مصرفی را ثبت کند . البته منظور تعدد ثبت در طول یک دوره مالی نیست بلکه منظور از متعارف بودن همان سادگی ثبت می باشد . مثلا یک موسسه ممکن است که در طول دوره دوازده ساله فعالیت خود تنها سه یا چهار بار سرمایه خود را افزایش دهد ( منظور افزایش نقدی است ) .
 پس دیدید که تعدد در یک دوره مالی دلیل متعارف بودن یا نبودن یک رویداد نیست . همان طور که قبلا گفته شد این نفس یک رویداد است که آن را متعارف یا غیر متعارف می کند . منظور اصلی این است که در این نوع از حسابداری از روشهای معمول حسابداری رویدادهای مالی استفاده می شود .
حسابداری غیر متعارف
این شبه از حسابداری نوعی از حسابداری یا رویدادهای مالی است که یک حسابدار در طول دوره مالی یا در طول دوره فعالیت موسسه کمتر با آن برخورد دارد . البته همان طور که قبلا گفته شد تماس زیاد یا کم با یک رویداد دلیل متعارف یا غیر متعارف بودن یک رویداد نیست . زیرا در بعضی از موسسات اکثریت رویدادهای مالی غیر متعارف می باشد . آن چیزی که یک رویداد را غیر متعارف می کند نوع برخورد با رویدادمالی است .
فرض کنید یک موسسه کالایی را خریداری می کند . این کالا را به عنوان موجودی کالا در نظر می گیرد . پس این یک حالت کاملا عادی و طبیعی است .
حال موسسه ای را در نظر بگیرید که فعالیت آن در زمینه پرورش دام گوشتی است . در صورتی که این موسسه یک دام گوشتی را خریداری کند چگونه این رویداد را در حسابهای خود منعکس می کند ؟
حال اگر این موسسه یک دام ماده جهت تولید مثل خریداری کند این رویداد چه تأثیری بر حسابهای این موسسه خواهد داشت ؟  توجه کنید که این موسسه به تولید دام گوشتی اشتغال دارد نه تولید دام گوشتی و فروش گوشت . پس فروش این موسسه دام گوشتی است . پس چگونه یک دام ماده باید در حسابهای این موسسه نگهداری شود ؟
چیزی که پیچیدگی مسأله را بیشتر می کند استهلاک گرفتن از این نوع دارایی است . همان طور که می دانید ما روشهای مختلفی جهت استهلاک گیری از دارایی ها داریم . پس باید کدام آنها را انتخاب کنیم . حال شما را بیشتر گیج می کنیم . فکر می کنید که بهای تمام شده یک رأس دام در زمان فروش چه مبلغی است ؟
همانطور که مشاهده نمودید این رویدادها ، رویدادهای طبیعی در حسابداری بشمار نمیرود و گاهی نیاز به استفاده از روشهای مختلف و متنوعی  احساس می شود . حسابداری یک رشته گسترده است که با بهره گرفتن از فنون و علوم مختلف ، مشکلات را رفع و یا ناچیز می کند . یک حسابدار برای رفع مشکلات خود گاه راههای مختلفی پیش رو دارد که تنها کافیست دقت کند و آن راهها را جستجو نماید . نگاه دقیق و حسابدارانه اندیشیدن عامل اصلی موفقیت یک حسابدار است . پس :
دقیق نگاه کنید و حسابدارانه بیندیشید .
در مطلب بعد به تشریح یک نوع از حسابداری غیر متعارف خواهیم پرداخت . پس تا بعد ... .     

حسابداران و نسبتهای مالی

تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با
استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند .
یکی از روشهای متداول تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با استفاده از نسبتهای مالی می باشد . نسبتهای مالی در یک دسته بندی کلی به پنج دسته تقسیم می شوند :
۱- نسبتهای نقدینگی : نسبتهایی هستند که کفایت و قدرت نقدینگی موسسه را در قبال بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت مشخص می کند . این نسبت بیشتر مورد توجه بستانکاران کوتاه مدت موسسه و افرادی است که تصمیم دارند به موسسه وام بدهند .
۲- نسبتهای اهرمی : نسبتهایی هستندکه میزان تأمین مالی از منابع مالی خارجی را مشخص می کند . یعنی وجوهی که توسط صاحبان شرکت ( سهامداران ) تأمین شده با وجوهی که از طریق وام بدست آمده مقایسه می شود .
۳- نسبتهای فعالیت : نسبتهایی هستند که میزان کاربرد دارائیها را مشخص می کند و سطح فروش را با حسابهای مختلف دارایی مانند موجودی کالا ، حسابهای دریافتنی ، دارایی ثابت و غیره می سنجد .
۴- نسبتهای سودآوری : این نسبتها نتیجه کالایی فعالیت ها و توان بهره برداری شرکت را از طریق سود ارزیابی می کنند .
۵- نسبتهای مالکیت : این نسبتها بطور مستقیم و غیر مستقیم پیوند دهنده سود نقدینگی هستند و به سهامداران در ارزیابی نقدینگی ها و سیاستهایی که بر قیمت بازار سهام تأثیر می گذارند کمک می کند یعنی آنان می توانند با استفاده از این نسبتها وضعیت سرمایه گذاری خود را در شرکت در زمان حال و آینده بررسی کنند . همانطور که پیداست این نسبتها بیشتر از همه مربوط به صاحبان سهام است .
این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است .
نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است .
نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست ، خود جای صحبت بسیار دارد که در این مطلب نمی گنجد . البته هدف این است که شما آگاه شده و خود به دنبال اصل مطلب باشید . نه اینکه همه چیز برای شما یکجا آماده شود .
نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد .
 در اینجا به تمامی سهامداران توصیه می کنم تا مطالعه ای هرچند اندک درباره نسبتهای مالی داشته باشند تا با چشمان باز به کارگزار خود دستور خرید بدهند . به امید افزون شدن دانش همه ما . تا بعد ...   

انتخاب شهرهای کنکور کاردانی به کارشناسی ۸۲




سال جدید تحصیلی آغاز شد و در همان روزهای مانده به اول مهر ماه دفترچه های کنکور کاردانی به کارشناسی هم توزیع شد . بنا به تقاضای تعدادی از دوستان لازم دانستم تا مطلبی درباره کنکور 82 و نحوه انتخاب رشته شهرها بنویسم . نحوه انتخاب رشته را بر مبنای اولویتهای اول تا سوم بررسی می کنیم .
ابتدا اولویت اول : همان طور که میدانید مهمترین و اصلی ترین انتخاب شما انتخاب اول است . معمولا کمتر پیش می آید که شخصی در کنکور کاردانی به کارشناسی در انتخاب دوم یا سوم خود قبول شود . پس برای این انتخاب اهمیت خاصی را قائل باشید .
جهت انتخاب اول باید شهری را در نظر بگیرید که دارای شرایط زیر باشد :
1- از نظر نزدیکی      
2- از نظر رتبه
3- از نظر تعداد داوطلب
انتخاب اول باید دارای شرایط فوق باشد تا یک انتخاب مناسب و سنجیده بنظر برسد . البته شرط اول ( از نظر نزدیکی ) یک شرط دلبخواه است و داوطلب می تواند این امتیاز را که در نزدیکی محل سکونت خود اشتغال به تحصیل داشته باشد در نظر نگیرد . اما دو شرط دیگر بسیار با اهمیت می باشند ، زیرا :
الف - اینکه شما از چه دانشگاهی فارق التحصیل می شوید بسیار با اهمیت می باشد .
ب - اینکه در امتحان کنکور چند نفر داوطلب در کنار شما قرار دارند و میزان پذیرش دانشگاه مورد نظر چقدر است ، نیز نکته قابل توجهی می باشد .
سعی کنید دانشگاهی را انتخاب کنید که حداقل دارای دو شرط ذکر شده 1 و 2 باشد . زیرا در غیر این صورت مسلما پشیمان خواهید شد . حتی اگر قبول شوید از قبول شدن خود کمال رضایت را نخواهید داشت .
البته نکات دیگری هم وجود دارد که در انتخاب رشته با اهمیت است . مثلا آب و هوای شهری که انتخاب می کنید مناسب شما باشد . بطور مثال آب و هوای یزد برای یک داوطلب شمالی یا مثلا تبریزی آب و هوای مناسبی نیست و می تواند او را دچار مشکل کند . بهر حال علایق شخصی داوطلب نیز در انتخاب اولویتها مؤثر است .
توجه داشته باشید که شهرهای : اراک ، تهران جنوب ، رودهن و شهریار مختص انتخاب اول می باشند . پس انتخابهای دوم و سوم خود را بیهوده از بین نبرید . در مورد این چهار شهر باید توجه داشته باشید که تنها کسانی که کاملا به خود اطمینان دارند اراک و تهران جنوب را انتخاب کنند . سایر شهر های انتخاب اول عبارتند از :
اراک ( مرکز تفرش ) ، تبریز ، تبریز ( مرکز هشترود ) ، زنجان و مشهد .  
اولویت دوم : در اولویت دوم باید دانشگاهی را انتخاب کنید که :
1- پذیرش نسبتاً بالایی داشته باشد .
2- در انتخاب اول کمتر مورد توجه باشد .
باید توجه داشت که تعدادی از دانشگاه ها پذیرش بسیار کمی دارند که تنها پاسخگوی افراد بومی آن واحد می باشد . پس دور این واحدها را خط بکشید . واحد هایی که بعنوان اولویت دوم بیشتر مورد توجه می باشند عبارتست از :
 آبادان و خرمشهر ، بروجرد ، بوشهر ، بیرجند ، خوراسگان ، شاهرود ، فیروز آباد و  یزد .
اولویت سوم : این اولویت چندان کارایی ندارد و معمولا کسی به کمک آن قبول نمی شود . اما باز هم نباید آیتم شانس را نادیده گرفت . بهر حال تنها واحد هایی که میتوان برای انتخاب سوم به آنها امیدوار بود عبارتست از :
بناب ، زاهدان و سیرجان .
توجه داشته باشید که اولویتهای ذکر شده تنها یک پیشنهاد است و ممکن است با توجه به علایق داوطلب متغییر باشد . بهر حال تمامی این انتخابها و اولویتها جایی ارزش پیدا می کند که شما تمامی تلاش خود را در جهت قبول شدن کرده باشید .
 انشاء الله در مطلبی دیگر که در چند هفته مانده به کنکور می نویسم روش ها و شیوه های بهتر درس خواندن در روزهای پایانی را به شما آموزش خواهم داد و درباره نحوه تست زنی بیشتر صحبت می کنیم .
پس تا بعد ...  

حسابداران تحلیل گر




این روزها حسابداران ، مختص به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که
مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است .
از جمله این وظایف تحیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد . این را به یاد داشته باشید که : درست است که صورتهای مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود .
صورتهای های مالی اساسی از نظر استانداردهای حسابداری به چهار گروه تقسیم می شوند :
1- ترازنامه : که در سمت راست آن دارایی های موسسه نوشته می شود و در طرف چپ آن منابع تأمین این داریی ها ذکر می گردد .
2- صورت سود وزیان : که نتیج عملیات یک موسسه را در طی یک دوره مالی نشان می دهد .
3- صورت سود و زیان جامع
4- صورت گردش وجوه نقد : که منعکس کننده جریانهای نقدی طی دوره مالی می باشد .
و البته یادداشتهای پیوست که جزء لاینفک صورتهای مالی می باشند . باید توجه داشت که :
1- صورتهای مالی با در نظر گرفتن فرض تداوم فعالیت تهیه می شوند .
2- مسئولیت تهیه صورتهای مالی با هیئت مدیره یا ارکان اداره کننده واحد تجاری می باشد .
3- به استثنای اطلاعات مربوط به جریانهای نقدی ، واحد تجاری باید صورتهای مالی خود را بر مبنای فرض تعهدی تهیه نماید .
هر زمان مدیریت واحد تجاری به حسابدار موسسه اعلام  نماید که هیئت مدیره جهت تصمیم گیریهای خود و یا جهت اطلاع از وضعیت فعلی موسسه نیاز به ترازنامه واحد تجاری دارد ، حسابدار موسسه موظف است که ترازنامه موسسه را تهیه نموده و در جلسه هیئت مدیره آن را تشریح کند .
بطور مثال اگر مجموع حسابهای دریافتنی موسسه طی 6 ماهه گذشته افزایش یا کاهش داشته است حسابدار موسسه باید علت این افزایش و یا کاهش را برای هیئت مدیره توضیح دهد . توجه داشته باشید که تحلیل گری صورتهای مالی معمولا با استفاده از صورتهای مالی دو یا چند دوره صورت می گیرد .
مثلا موسسه در پایان تیرماه 81 سودی معادل 540 میلیون ریال داشته است و در پایان تیرماه 82 سود موسسه به   480 میلیون ریال کاهش یافته است . این در حالی است که فروش در سال 82 نسبت به سال 81 حدودا 15 درصد افزایش یافته است .
نظر شما درباره این اختلاف 60 میلیون ریالی چیست ؟
این اختلاف ممکن است به علت افزایش هزینه های تولید ، کاهش در سایر درآمد ها ، افزایش در هزینه های توزیع و فروش ، کاهش در نرخ فروش ، افزایش در هزینه های غیر عملیاتی و از این قبیل ناشی شود . البته ممکن است دلایل دیگری نیز وجود داشته باشد .
مثال بالا مربوط به صورت سود و زیان بود . حال یک مثال درباره صورت ترازنامه . تصور کنید که حساب وجه نقد در سال 81 مبلغ 10 میلیارد ریال را نشان می دهد و در سال 82 این مبلغ به 12 میلیارد ریال رسیده است . این در حالی است که جمع ستون بدهکار دو ترازنامه تقریبا یکسان است .
به احتمال زیاد این مسئله از فروش دارایی ها ناشی می شود و البته دلایلی دیگر .
توجه داشته باشید که همیشه تحلیل صورتهای مالی به این سادگی نیست چون در این صورت همه می توانستند یک تحلیل گر باشند . بعضی اوقات تحلیل ها آنچنان پیچیده می شوند که ساعت ها وقت را صرف خود می کنند .
دوستان من اگر می خواهید موفق باشید و در عرصه حسابداری چیزی برای گفتن داشته باشید ، به گراچوف بودن اکتفا نکنید تا شاید در پایان ماه آقای اسکروچ سکه ای بیشتر به شما عنایت کند . سعی کنید خود را بالا بکشید . البته نه از راه ناصحیح و خارج از اخلاق حرفه ای که در این صورت مغبون دو عالم اید . برای موفقیت راه های بهتری هم وجود دارد . یعنی همان راه هایی که سجادی نژاد ، عرفانی ، آموخته ، وثوق و دیگران پیمودند و موفق بودند و یاد و خاطره خود را در دلها زنده نگاه داشتند . مسلما شما نیز می توانید پویندگان راه این عزیزان باشید .
پس مطالعه کنید ، تفکر کنید و نظرات خود را با جرأت بیان کنید و از شکست نترسید که شکست صراط پیروزیست . با آرزوی موفقیت برای تمام شما عزیزان .
تا بعد ...
         

...

خدا رو شکر بالاخره ما هم کامنت دار شدیم !!!

به یاد پدر پیر حسابداری ایران



هرگاه بحث حسابداری نوین و تحول آن مطرح می‌شود، عرفانی و سجادی‌نژاد، نخستین نامهایی است که به یاد می‌آید . اما هنگامی که استاد سجادی‌نژاد ، از برجسته‌ترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ‌ناپذیری بر پیکرة حرفه نوپای حسابداری وارد آمد . سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود ، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی می‌داد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفته است . طی یکی دو سال پس از رفتنش ، بزرگان حرفه سخنها درباره‌اش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند ، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت ،  همراه بود .
اگر می‌گوییم که سجادی‌نژاد را بزرگداشتی شایسته ‌تر باید ، به‌خاطر نوع زندگی اوست ؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد ، تنها به دعای خیر و آمرزش‌خواهی است ؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای  خیر بدرقه راه سجادی‌نژاد کنند .
زنده یاد استاد سید حسن سجادی‌نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده‌ای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود .  پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود ، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی ، در رشته ریاضیات عمومی ، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد . شواهد نشان می‌دهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوه‌ای غیرکلاسیک ادامه یافته است . در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد . در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان ، به ایران بازگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره‌های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت .
اما با وجود این سوابق کار اجرایی ، شادروان سجادی ‌نژاد بیش از هر چیز معلم بود ، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمی‌شناسد . او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد . از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه می‌کردند، یا می‌اندیشیدند و یا می‌نوشتند” . از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس می‌کردند پاسخ به آن ، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد ، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان ، حتماً به آن پاسخ می‌دادند” .
حاصل عمر پربار ایشان ، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است . و از این دستاورد ، آنچه منتشر شده بدین شرح است :
حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
اصول هزینه‌یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
اصول هزینه‌یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
اصول هزینه‌یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
(با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری)
فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376
(با همکاری دکتر فضل الله اکبری)
استاد ارجمند دکتر فضل‌الله اکبری در مورد ایشان می‌گوید :
“مقدر چنین بود که ، درسالهای پایان زندگی ، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی ، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری ، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود . حسن سجادی‌نژاد را می‌گویم . علاوه بر دانش حرفه ، به شعر ، که آن را متناسب و  به اقتضای مورد می‌آورد ، علاقه بسیار داشت . صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص می‌بخشید . پرمایه ، سخت ‌کوش و پیگیر بود . به نوشتن عشق می‌ورزید و از این جهت کم نظیر بود . از بین همه آنان که در این رشته می‌شناسم ، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیده‌ام . با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید ” .
براستی راز ماندگاری استاد در چیست ؟  آنچه از گفته‌ها و  نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون می‌شود . ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم .  به این منظور ، مرور دوباره‌ای در زندگانی و ویژگیهای ایشان ، راهگشای این مهم تواند بود ، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است . در این مرور دوباره به چنین مواردی برمی‌خوریم :
• به‌روز بودن  ؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ می‌شد . از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان ، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد . اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست .
• کار سیستماتیک ، منظم و مداوم ؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت . از هنگامی که در گنجاندن ماده‌ای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [درهر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود ، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد ، و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی ، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود .] ، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود ، یعنی در تمام طول زندگی .
• صراحت و لطافت توام در کلام ؛ زندگی استاد ، آکنده از لطیفه‌های آموزنده بود . در جایی ، در پاسخ به یکی از دوستان ، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می‌توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند : “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند ، من از فردا نمی آیم .” و جایی دیگر ، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان ، زبان به تحسین بازکرد ، بی‌ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که :
“جالینوس از یارانش می‌خواهد که فلان دارو را آماده کنند .  یاران به وی خاطر نشان می‌سازند که “این دوا در علاج جنون به کار می رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی .” جالینوس پاسخ می‌دهد که امروز دیوانه‌ای با من در میان راه ، اظهار تملق و چاکری کرد ، اگر سنخیتی در میان ما نمی‌بود ، این توجه در نزد او حاصل نمی‌شد.”
• شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن ؛ دوستی می‌گفت : “ هنوز دوستان واپسین خنده رضایت آمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شده‌اش را فراموش نکرده‌اند ” .
• میهن پرستی ؛ از ایشان سئوال کرده بودند که چگونه سجادی‌نژاد شدی ؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ می‌دهد : “ از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم ؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم ” .
• سخت‌کوشی ؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست . کنار تختش در بیمارستان پاستور عینک و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح می‌کرد  .
دوستان عزیز من این راز ماندگاریست . رازی که پی بردن به آن چندان سخت نیست ولی عمل به آن کاری بس دشوار است . سعی کنید اساتیدی چون سجادی نژاد را سرلوحه زندگی و کار خود قرار دهید . استادی که نه تنها در کار بلکه در زندگی شخصی خود نیز کاملاً موفق بوده است . دوستان من فراموش نکنید که حسابداری امروز ما هر چه دارد از سجادی نژاد و امثال سجادی نژاد دارد و این ما هستیم که باید تلاش کنیم تا به روز باشیم و بتوانیم این کشتی را ناخدایی کنیم . حسابدار بدون مطالعه یک حسابدار مرده است و حسابدار مرده در این کشتی جایی ندارد .
این را فراموش نکنید که :
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز                  مرده آن است که نامش به نکویی نرود
مطالعه کنید و از مطالعات خود جهت آموزش به دیگران استفاده کنید و این را بیاد داشته باشید که آموزش ، تلاش را برای یادگیری ، بیشتر می کند .
در پایان با ختم صلوات و فاتحه ای به روح استاد سجادی نژاد ،  یاد استاد را گرامی می داریم . روحش شاد و یادش گرامی باد .
 
اقتباس از سایت مجله حسابرس