حسابدار

این وبلاگ اولین وبلاگ فارسی زبان با موضوعیت حسابداری می باشد که از سال ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است .

حسابدار

این وبلاگ اولین وبلاگ فارسی زبان با موضوعیت حسابداری می باشد که از سال ۱۳۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است .

حسابداری اجتماعی

مقدمه :

دراین روزها مشکلات اجتماعی از جمله مسائلی است که مورد مناظرات سیاسی قرارگرفته و جستجو برای یافتن راه حل این مشکلات اهمیت ویژه ای پیدا کرده است .

حسابداری مسئولیتهای اجتماعی پاسخی به این مشکلات می باشد که با در نظر گرفتن نتایج اجتماعی تصمیمات ، همچون اثرات اقتصادی آنها ، سعی درگسترش دامنه حسابداری سنتی داشته  ومعیارهای جدیدی رابرای تعریف اهداف اجتماعی و ارزیابی میزان پیشرفت درنیل به این اهداف را می طلبد. درحال حاضر مدیریت نه تنها درخصوص کارایی عملیات موسسه تحت تصدی خود مسئول می باشد بلکه درمقابل هرآنچه که درمورد مشکلات بیشمار اجتماعی انجام می دهد نیز مسئول است .

واحدهای اقتصادی ناگزیرازقبول مسئولیتهای اجتماعی خود هستند همچنان که درمورد مسئولیتهای اقتصادی آنان نیز چنین است. در مجموع روحیه بی اعتمادی فزاینده ای وجود دارد که سنجشهای سنتی عملکرد منعکس در صورتحساب سود و زیان و ترازنامه برای نمایش آنچه که بسیاری از شرکتها سعی درانجام آن دارند بیش اندازه ضعیف و ناتوان است .

تاریخچه :

گزارشهای ارائه شده توسط سیستم حسابداری مالی، عملکرد واحد تجاری از جنبه های خاص مورد ارزیابی قرار میدهند و سودآوری و توان مالی واحد تجاری را شاخص موفقیت یا عدم موفقیت می دانند و بیشترین توجه را معطوف منافع گروههایی می کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

         سرمایه گذاری بالفعل و بالقوه

         مدیران واحدهای تجاری

         اعتبار دهندگان بالفعل و بالقوه

         سازمانهای دولتی

         کارکنان واحد تجاری

         مشتریان

         فروشندگان

به دلیل عدم توجه به منافع سایر گروههای اجتماع و همچنین اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیتهای واحد تجاری ، در اوایل دهه شصت میلادی مفهوم جدیدی به نام حسابداری مسئولیتهای اجتماعی در مباحث نظری حسابداری مطرح شد و نویسندگانی از اروپا ، کانادا و استرالیا از قبیل آندرسن ، موبلی و لین اوس در نوشته های خود به آن اشاراتی داشته اند و از میان آنان اندرسن  را باید به عنوان پدر این شاخه از دانش حسابداری دانست.

اما در کشور آمریکا مفهوم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی با یک دهه تاخیر در اوایل دهه هفتاد ، توسط انجمن حسابداری آمریکا (A.A.A) مطرح شد، به منظور بررسی موانع و مشکلات مربوط به فرآیند اندازه گیری و گزارشگری در حسابداری مسئولیتهای اجتماعی آغاز شد.

با وجود گذشت بیش از چهار دهه ، این مفهوم هنوز هم از جدید ترین مباحث حسابداری است. به گونه ای که تا کنون قالب مقالات منتشر شده جنبه توصیفی داشته و بیشتر با تکیه بر توصیف مفاهیم ، توجه کمتری را به مشکلات اجرا و ارائه راهکارهای مناسب جهت عملی کردن آن داشته اند. شاید عامل اصلی این حرکت ، ناشی از محدودیتهای و مشکلات مربوط به اندازه گیری و گزارشگری آثار خارجی واحد تجاری باشد. منظور از آثار خارجی ،آن گروه از فعالیتها و نتایج عملیات واحد تجاری است که فراتر از منافع گروههای پیش گفته باشد و آثاری همچون هزینه های اجتماعی منافع اجتماعی و بازده اجتماعی را شامل می شود.

اما در خصوص کشور ما این مفهوم همانند سایر امور با سه دهه تاخیر ، برای اولین بار در پائیز سال 1372 شمسی(1993 میلادی) ارائه شد.

تعریف حسابداری اجتماعی  :

حسابداری اجتماعی فرآیند گردآوری،گزارشگری معاملات و تاثیرات متقابل این معاملات بین واحدهای تجاری و جامعه پیرامونی اوست. حسابداری اجتماعی از طریق اندازه گیری و گزارشگری تاثیرات متقابل واحد تجاری و جامعه پیرامونی اش،ارزیابی از توان ایفا تعهدات اجتماعی را امکان پذیر می سازد[1].(محمد رضا جعفری)

حسابداری مسئولیتهای اجتماعی بخشی از دانش حسابداری است که هدف آن اندازه گیری و گزارشگری اثرات اجتماعی (هزینه ها و منافع اجتماعی) ناشی از فعالیتهای واحد تجاری است و از آنجایی که هر واحد تجاری عضوی از جامعه ای است که در آن فعالیت می کند و به طور مستمر در تعامل با سایر اعضای جامعه است و با استناد به قراردادهای نا نوشته اجتماعی بین اعضای جامعه که برای حفظ منافع تمامی اعضا وضع شده اند ،

  ضرورت دارد، واحد تجاری از تعهدات و مسئولیتهای خود آگاه باشد و آنها را محدود به حفاظت منافع سهامداران نداند، بلکه تعهدات و مسئولیتهای دیگری در قبال سایر گروههای اجتماع از قبیل اعتبار دهندگان ، کارکنان، مشتریان و فروشندگان و گروههای موجود در جامعه و همچنین محیط زیست پیرامون خود احساس کند.

برای مثال در سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، گزارشگری نتایج عملیات واحد تجاری محدود به روش سنتی مقابله درآمد با هزینه ها نخواهد بود‌، بلکه ضرورت دارد که دامنه این مقابله گسترش یابد و هزینه ها و منافع واحد تجاری را نیز در بر گیرد. ماهنامه تدبیر شماره 189-دکتر محمد رضا عسکری

«استیفن رابینز» نیز در این باره می نویسد: «اگر مفهوم مسئولیت اجتماعی را با مفاهیم تعهد اجتماعی و پاسخگویی اجتماعی مقایسه نماییم، متوجه می شویم که مسئولیت اجتماعی در میانه سیر تکامل مشارکت اجتمـــــاعی می باشد. (از تعهد اجتماعی تا پاسخگویی اجتماعی)».

مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طورکلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد.

اولآ: مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که موسسات باید درقبال آن پاسخگو باشند.

ثانیآ: موسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولیدکردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند. و سرانجام، سازمانها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی موردقبول اکثریت جامعه بکوشند .

این قبیل اقدامات عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی».

«کیث دیویس» معتقد است که: «مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد».  

«مــــوسسات بازرگانی در جامعه ای کار می کنند که آن جامعه برای آنها فرصتهای مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می پردازند. درعوض، سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را برآورده کنند. این تعهد را مسئولیت اجتماعی می نامیم».

به طور کلی سه رویکرد درمورد مفهوم مسئولیتهای اجتماعی شرکتها وجود دارد:

نظریه اول ازتئوریهای کلاسیک اقتصادی منشاء میگیرد

طبق این مفهوم شرکت فقط و فقط یک هدف داردوآن به حداکثر رساندن سود و به تیع آن حداکثر نمودن ثروت سهامداران است . البته این موضوع تا جایی پذیرفته شده وقابل حمایت است که در جهت تلاش برای رسیدن به هدف چارچوبی اخلاقی و حقوقی وجود داشته باشد .

این شکل ازمفهوم مسئولیتهای اجتماعی شرکتها بوسیله  میلتون فریدمن درسال 1962 میلادی در قالب عبارت ذیل بیان شده است :

تنها یک مسئولیت اجتماعی برای موسسات وجود دارد که آن هم استفاده از منابع موجود وبکارگیری آنها درفعالیتهای برنامه ریزی شده جهت افزایش سود است البته مادامی که موسسه تحت مقررات تعیین شده فعالیت نماید یعنی رقابت آزاد بدون فریب وحیله ...

نظریه دوم  که براساس آن اهداف اجتماعی در رابطه با به حداکثر رسانیدن سود مورد توجه قرارمیگیرد

طبق این نظریه که در دهه 1970 ارائه گردیده مدیران شرکتها باید تصمیماتی اتخاذ نمایند که بین حقوق سهامداران ، کارکنان ، مشتریان ، عرضه کنندگان کالاها و خدمات و عامه مردم تعادل ایجاد کند .

 درنتیجه باید یک ائتلاف و پیوستگی بین منافع و ملاحظات متعدد ایجاد می شود و این ائتلاف تنها راهی است که شرکت رااز هدف حداکثر نمودن سود دردرازمدت مطمئن میسازد .

نظریه سوم   که براساس آن سود نقطه پایانی اهداف موسسه نیست

مدیران اجرایی شرکتها پس ازکسب سود بامشکل خواسته های  کارکنان برای افزایش دستمزد ، لزوم اجرای طرحهای توسعه ، درخواست قیمتهای پایین تر ازجانب مشتریان و افزایش کیفیت محصولات ، سود سهام بیشتر برای سهامداران و .... روبرومی شوند .

دراین حالت تصمیم گیریهای سازمانی  لازم است به جای تلاش درجهت حداکثر کردن سود به دنبال کسب سطح مناسبی باشد که طی آن هم سود کسب شود وهم سطح مطلوبی از اهداف اجتماعی تامین گردد.

حرکت (نظریه دوم به نظریه سوم ) از مفهوم موسسات تجاری برمبنای منافع سهامداران به یک مفهوم گسترده تر

یعنی درنظریه دوم ملاک ایجاد سود برای سهامداران بود که با حقوق دیگر گروه های علاقه مند ازقبیل مشتریان ، کارکنان ، و ... مرتبط میشود .

درصورتی که نظریه سوم براین تاکید دارد که مسولیت موسسات تجاری درقبال تمامی افراد ذینفع بوده ونیز سود وزیان تنها به عنوان یکی از نتایج فعالیتهای آنها محسوب میشود و باید تصمیمات سازمانی براساس آن دسته ازراه کارهایی که در اجتماع مسولیت بیشتری رابوجود می آورند اتخاذ گردد.

بدهی است اکثر موسسات قادربه گسترش نظریات روشن از برتریهای اجتماعی هستند اما اغلب قادربه برنامه ریزی دراموری که اکثریت اجتماع ازآن استفاده ببرند نمی باشند  لذابدون شناسایی و آگاهی دقیق ازبرتریهای اجتماعی اغلب نظرات دراین زمینه ناشی از قضاوتهای ذهنی است .

براین اساس رسیدن به رفاه اجتماعی و اقتصادی که برمبنای تئوری و ذهنیت استوار گردیده ممکن است منتج به تصمیمات مفید برای اجتماع نگردد.

ماهیت حسابداری اجتماعی :

حسابداری مرسوم با تاکید بر اندازه گیری و گزارش گری معاملات و رویداد های اقتصادی واحد های تجاری،معاملات اجتماعی واحدهای تجاری  با اجتماع پیرامونش را نادیده می گیرد .به کارگیری و استفاده از منابع اجتماعی باعث روی دادن معاملات اجتماعی بین واحد تجاری و جامعه پیرامونش می شود. پیامد این معاملات اجتماعی ، هزینه های اجتماعی به معنی کاهش منابع اجتماعی و منافع اجتماعی به معنی افزایش و بهبود منابع اجتماعی است. هدف نهایی حسابداری اجتماعی اندازه گیری و گزارشگری این منابع، هزینه ها و منافع اجتماعی است.

مفاهیم  حسابداری  اجتماعی :

هدفهای حسابداری اجتماعی، چارچوب تئوریک و اساسی را فراهم کرده و در مقابل، مفاهیم، دیدگاه های عملی و کاربردی را ارائه می نماید. همان طور که اشاره شد، یکی از هدفهای حسابداری اجتماعی، تعیین و اندازه گیری منافع و  هزینه های اجتماعی و نهایتاً خالص مشارکت اجتماعی واحد تجاری است. سود حسابداری فقط بخشی از این مشارکت را نشان میدهد زیرا صرفاً بر اساس معاملات بازار، اندازه گیری شده و معاملات متعدد دیگری را که به طور همزمان با معاملات اقتصادی به طور غیررسمی بین واحد تجاری و جامعه روی داده را نادیده گرفته است.            

مثال :. بر اثر اقدام بانک در تعطیلی و بستن یکی از شعبه هایش در منطقه ای دور افتاده و کم رونق، بخشی از جامعه از تسهیلات بانکی که به راحتی در دسترس مردم بوده محروم شده و باعث بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی، افزایش هزینه رفت و آمد ساکنان و نیز کارمندان شعبه قبلی تا شعبه جدید بانک، کاهش ارزش املاک و واحدهای تجاری و رکود اقتصادی بیشتر آن منطقه خواهد شد. در مقابل، اگر بانک به توسعه شعبه هایش در چنین محلات و مناطقی اقدام کند، به تدریج باعث رونق گرفتن منطقه و نهایتاً افزایش سودآوری بانک و جامعه خواهد شد.

به این دلایل، حسابداری باید چنین معاملات غیر تجاری را نیز همزمان با معاملات اقتصادی شناسایی و گزارش کند. بنابراین ضروری است مفاهیم اساسی نظیر معاملات اجتماعی، سود اجتماعی، ارکان اجتماعی، سرمایه اجتماعی و خالص داراییهای اجتماعی تعریف شود.

معاملات اجتماعی :

معاملات اجتماعی، معاملات و مبادلات متقابل بین واحد تجاری و جامعه پیرامون آن است که نتیجه ای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی واحد تجاری و جامعه پیرامون اوست. ویژگی این نوع معاملات این است که در بازار معاملات اقتصادی نمایان نیستند. شناسایی گزارشگری معاملات اجتماعی به صورت خالص تاثیرات آن در قالب سود خالص دوره مالی، معیار مناسبی برای بررسی تاثیر اجتماعی واحد تجاری است.

سود اجتماعی :

سود اجتماعی خالص مشارکت و تاثیرات معاملات اجتماعی واحد تجاری با جامعه پیرامونی اش طی دوره مالی است؛ به عبارت دیگر، سود اجتماعی از مقایسه هزینه ها و منافع اجتماعی به دست میآید. در هنگام محاسبه سود اجتماعی، تطابق صحیح هزینه های اجتماعی با منافع اجتماعی باید صورت گیرد و به عنوان اساسیترین گام، منفعت و هزینه اجتماعی میباید توسط دانشمندان علوم اجتماعی به طور دقیق و جامع تعریف شود.

ارکان اجتماعی :

ارکان اجتماعی، گروه های اجتماعی هستند که به طور غیر رسمی با واحد تجاری قرارداد اجتماعی منعقد کرده اند و پیامد آن تعهدات اجتماعی برعهده واحد تجاری است. در سیستم حسابداری مرسوم این ارکان اجتماعی به رسمیت شناخته نشده و فقط سرمایه و حقوق صاحبان سهام و تعهدات رسمی واحد تجاری و تغییرات طی دوره آن، ثبت و گزارش میشود.  در سیستم حسابداری اجتماعی،  این حقوق وعلایق اجتماعی نسبت به واحد تجاری، از طریق حساب ((سرمایه اجتماعی))، قابل شناسایی و گزارشگری است. این عمل در راستای هدف دوم یعنی ارتباط استراتژی و عملیات واحد تجاری با معیارهای اجتماعی بوده و برای رسیدن به این هدف ضروری است.

سرمایه  اجتماعی :

سرمایه اجتماعی، میزان علایق، حقوق و ادعاهای ارکان اجتماعی نسبت به واحد تجاری است. ثبت و گزارشگری چنین حقوق و علایقی ممکن است با سیستم حسابداری مرسوم مطابقت نداشته باشد ولی در عین حال اندازه گیری و گزارشگری سرمایه اجتماعی به عنوان مبنایی سودمند و مفید برای استفاده کنندگان هنگام تصمیم گیری خواهد بود.

بدین گونه که مدیریت واحد تجاری در تصمیم گیریهای اقتصادی روزمره، همزمان با در نظر گرفتن ملاحظات مالی، حقوق و علایق اجتماعی شناسایی شده، از جمله اثراتی که تاسیس یک کارخانه جدید و چگونگی تولیدش بر محیط زیست، اشتغال، تسهیلات عمومی و... و ادعاها و منافع و هزینه هایی که هر کدام از گروه های اجتماعی به دنبال چنین اقداماتی خواهند داشت، را در نظر میگیرد.

خالص دارایی  اجتماعی :

خالص دارایی اجتماعی، ما به التفاوت افزایش منابع جامعه و تحلیل منابع جامعه در اثر فعالیت واحد تجاری در طول عمر اوست. خالص دارایی اجتماعی در سیستم حسابداری مرسوم به عنوان یک منبع بالقوه کسب سود در فرایند عملیات واحد تجاری شناسایی و گزارش نمیشود؛ در حالی که خالص دارایی اجتماعی میتواند مبنایی سودمند برای تصمیم گیریهای بهینه استفاده کنندگان و مدیریت واحد تجاری باشد؛ به طور مثال، مدیریت واحد تجاری میتواند با داشتن اطلاعات کافی در مورد منابع اجتماعی، اطلاعات لازم را برای بهای تمام شده استخدام پرسنل جدید و بودجه بندی بهای تمام شده کالاهای تولیدی در اختیار داشته و تصمیمات بهتری را اتخاذ کند.

کارکرد حسابداری  اجتماعی :

طبق نظریه شوکر(1974)هر واحد تجاری با جامعه پیرامونش توافق و قراردادی غیر رسمی دارد. این قرارداد دو کارکرد مهم را برای واحدهای تجاری در پی دارد که عبارتند از[1] :(محمدرضا جعفری)

         تولید و ارائه کالاها و خدمات سودمند برای جامعه.

    توزیع عادلانه امکانات اقتصادی ، اجتماعی یا سیاسی بین گروههای اجتماعی که در واقع عامل پیدایش و دوام واحد تجاری هستند.

وظیفه اول :

در نقش تولید وارائه کالاها و خدمات اجتماعی ، واحد تجاری کارکردی تولیدی دارد و فرض می شود که انتفاع اجتماعی حاصل از تولیدات واحد تجاری بیش از هزینه های اجتماعی آن خواهد بود. مدیریت واحد تجاری همزمان با تعیین آثار و نتایج سرمایه گذاریهای اقتصادی، می باید هزینه- منفعت اجتماعی را نیز در نظر بگیرد و با توجه به میزان انتفاع یا زیان متحمل بر جامعه به هرگونه سرمایه گذاری اقدام کند.

وظیفه دوم :

وظیفه دوم واحد تجاری ، کارکرد توزیعی است. در کارکرد تولیدی ، به طور کلی به انتفاع یا هزینه اجتماعی معاملات اجتماعی واحد تجاری اشاره شده ولی در کارکرد توزیعی چگونگی توزیع این هزینه ها و منافع اجتماعی بین اقشار مختلف جامعه مطرح می شود؛ به عبارت دیگر، مساله این است که آیا در اثر معاملات اجتماعی واحد تجاری، همگی گروههای اجتماعی به طور عادلانه انتفاع یا هزینه را متحمل شده اند یا توزیع نا عادلانه صورت گرفته است.

مثلا: اگر بانکی به دلیل نیاز و تقاضای مناطق پر رونق ، یکی از شعب خود را در منطقه ای کم رونق و پر جمعیت ، تعطیل و به مکانی دیگر منتقل کند، بهره وری خود بانک و اقلیتی از جامعه و در مقابل ، زیان رسانی به اکثریتی از جامعه در منطقه ای دور افتاده و فقیر نشین را در پی خواهد داشت. به این ترتیب واحد تجاری باعث برهم خوردن توزیع عادلانه امکانات و خدمات اجتماعی می شود.

اهداف حسابداری  اجتماعی :

با توجه به دو کارکرد مذکور ، حسابداری اجتماعی اهداف سه گانه ای به شرح زیر را دنبال می کند .

1) تعیین و اندازه گیری خالص انتفاع و مشارکت اجتماعی واحد تجاری در طول دوره مالی، از طریق محاسبه هزینه ها و منافع اجتماعی .

سیاستها و اقداماتی نظیر استخدام افراد بیکار جامعه، اموزش نیروهای متخصص برای بهبود کیفیت تولیدات و تاسیس شعبه های جدید در مناطق کم رونق و فقیر نشین از جمله اقداماتی است که تاثیر مثبتی بر منافع اجتماعی دارد.

2) تعیین ارتباط استراتژی و عملیات جاری واحد تجاری با ترجیهات و معیارهای اجتماعی .
از طریق به کارگیری حسابداری اجتماعی مشخص خواهد شد که واحد تجاری در انجام وایفای تعهدات اجتماعی تا چه اندازه موفق است و عملیات روزمره اش تا چه حد با اهداف و معیارهای از پیش تعیین شده اجتماعی واحد تجاری مطابقت دارد.

دو هدف مذکور، اهدافی هستند که به تعیین و اندازه گیری تاثیرات متقابل معاملات اجتماعی واحد تجاری و جامعه و ارزیابی عملکرد اجتماعی واحد تجاری تاکید دارد و هدف سوم به نحوه گزارشگری اجتماعی و تأثیر آن بر تصمیم گیریهای استفاده کنندگان، اشاره دارد.

3) ارائه اطلاعاتی مربوط درباره اهداف و سیاستها و برنامه های اجتماعی واحد تجاری .

از نظر گزارشگری برون سازمانی و تامین نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان، اطلاعاتی مربوط، کافی و مناسب برای کمک به ارزیابی و آگاهی از مشارکتهای اجتماعی واحد تجاری باید گزارش گردد. ارائه اطلاعاتی که این ویژگیهای کیفی را ندارد، باعث گمراهی استفاده کنندگان (از قبیل گروه‏های اجتماعی) خواهد شد. اینها اطلاعاتی هستند که استفاده کنندگان را در اتخاذ تصمیمات در تخصیص صحیحتر منابع اجتماعی یاری داده و باعث جلوگیری از ابهام و سردرگمی آنها خواهد شد.

ü  حسابداری اجتماعی با تامین هدفهای سه گانه ای که تشریح گردید، به تکمیل حسابداری مرسوم درگزارشگری و تامین اطلاعات کافی، مربوط و مناسب مورد نیاز کلیه استفاده کنندگان، کمک میکند.

نقش   دولت :

در این میان نقش دولت نیز به عنوان یک قدرت تعیین کننده قابل ملاحظه است . اعمال نفوذ دولت ممکن است به سه صورت انجام گیرد:

1) تعیین فعالیتهای اجتماعی و غیر قانونی.

2) تصویب مقررات و قانون در جهت محدود نمودن توسعه فعالیتهایی که فی نفسه به حال اجتماع مفید بوده اما اجرای بدون محدودیت ان برای سلامت جامعه زیان اور است.

3) برخورد مناسب با یک سری فعالیتها که دارای هزینه های اجتماعی و اثرات منفی در اجتماع است. مانند

تعیین مالیات برای شرکت برای تامین هزینه خسارات وارده به اجتماع. هدف اصلی از تعیین اینگونه مالیاتها تشویق شرکتها به کاهش اثرات فعالیتهای مزبور و کنترل انهاست.

ازبحث در مورد ماهیت مقررات دولتی در حل مسائل اجتماعی مشخص می شود که تعریف مسئولیت اجتماعی شرکتها بسیار مشکل است.

مزایا و مشکلات اجرای سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی :

از مهمترین مزایای اجرای سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1 - موجب افزایش نقش اجتماعی واحدهای تجاری می شود و حضور آنها را در فعالیتهای زیست محیطی و مشارکت در برنامه های توسعه اجتماعی و اقتصادی افزایش می دهد .

 2 - فراهم شدن شرایط برای وارد کردن موضوع محیط زیست در حسابهای ملی که خود منجر به دو نتیجه خواهد شد:

اول : فراهم کردن اطلاعات با اهمیت برای برنامه‌ریزان توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح ملی؛

دوم : فراهم کردن شرایط برای بهبود روشها و مؤلفه‌های مربوط به محاسبه تولید ناخالص داخلی

اما در مقابل مزایای اجرای سیستم حسابداری مسئولیتهای اجتماعی، مشکلات متعددی نیز وجود دارد که از مهمترین آنها می توان به مشکلات مربوط به اندازه گیری و گزارشگری هزینه ها و منافع اجتماعی اشاره کرد.

معیارهای تفکیک هزینه های اجتماعی از اقتصادی :

در مباحث نظری حسابداری دو معیار برای تفکیک اینگونه هزینه ها از یکدیگر وجود دارد که عبارت‌اند از:

1 - معیار هدف از انجام یک نوع فعالیت یا هزینه؛

2 - معیار الزامات قانونی.

طبق معیاراول :

هزینه هایی که واحد تجاری به قصد بهبود جایگاه خود نزد افکار عمومی انجام
می دهد و یا هزینه‌هایی که به قصد کمک به پاکیزگی محیط زیست ، آموزش کارکنان و افراد جامعه ، فراهم کردن مسافرتهای علمی و سیاحتی در دوره تعطیلات صورت می‌گیرد ، یک نوع هزینه اجتماعی خواهند بود ، چه انجام آنها از روی اراده باشد چه از روی الزامات قانونی.هزینه‌هایی که به منظور افزایش سود واحد تجاری صورت می گیرد، هزینه اقتصادی در نظر گرفته می شوند.

طبق معیاردوم :

الزامات قانونی، معیار تفکیک هزینه های اجتماعی از هزینه‌های اقتصادی خواهند بود.

مشکلات تفکیک هزینه های اجتماعی و اقتصادی  :

هزینه های اجتماعی و هزینه‌های اقتصادی هر واحد تجاری نشئت گرفته از تعهدات اجتماعی و اقتصادی واحد تجاری است؛ تعهداتی که ممکن است به دلیل الزامات قانونی و یا خواسته ارادی واحد تجاری باشند . اما مشکلی که تهیه کنندگان گزارشهای اجتماعی با آن روبه‌رو هستند، مربوط به تفکیک این دو نوع هزینه است. زیرا اختلاط و امتزاج برخی از اینگونه تعهدات با یکدیگر، مشکلاتی را در کشیدن خط فاصل بین آنها ایجاد می کند.

برای مثال هزینه‌های تحقیق و توسعه و یا هزینه های مربوط به افزایش ضریب ایمنی محصول می‌تواند به عنوان هزینه اجتماعی در نظر گرفته شوند ، در حالی که از طرف دیگر ممکن است به عنوان یک هزینه اقتصادی در نظر گرفته شوند که به قصد افزایش حجم فروش و توانایی رقابت بیشتر با سایر تولید کنندگان باشد

یا هزینه های مربوط به آموزش کارکنان ممکن است به منظور فراهم کردن فرصتی برای پیشرفت علمی کارکنان در نظر گرفت که در این صورت یک نوع هزینه اجتماعی است، در حالی که می توان اینگونه هزینه ها را به عنوان هزینه های اقتصادی نیز نگاه کرد که به قصد افزایش بهره وری و در نهایت افزایش سودآوری صورت گرفته باشند.

مشکلات مربوط به ارتباط هزینه ها و منافع اجتماعی :

یکی دیگر از مشکلات مربوط به اندازه گیری و گزارشگری هزینه ها و منافع اجتماعی واحد تجاری ناشی از آن است که تهیه کنندگان اینگونه گزارشها قادر به ایجاد ارتباط بین هزینه های اجتماعی و منافع اجتماعی حاصل از آنها نیستند ،

به طور مثال هزینه های اجتماعی مربوط به کمکهای نقدی و غیر نقدی به موسسات فرهنگی و آموزشی جامعه و مبارزه با بی‌سوادی در جامعه و آلودگی محیط زیست و یا افزایش سطح آگاهی افراد جامعه برای حفظ و بهره برداری بهینه از منابع جامعه ممکن است در بلند مدت دارای منافع اجتماعی باشند، اما ارتباط دادن آنها با منافع اجتماعی واحد تجاری و همچنین گزارش آنها بر حسب واحد پول با مشکلات فراوانی همراه است.

مشکلات عملی پیاده سازی حسابداری اجتماعی :

با توجه به عدم وجود قانون مشخص و عدم مقبولیت عمومی در یک روش خاص جهت گزارشگری اجتماعی، 4 ایراد عمده زیر می تواند بعنوان علت عدم پیشرفت گزارشگری اجتماعی مورد توجه قرار گیرد

ü     مشخص نبودن نوع گزارش(اعم از مالی و غیر مالی).

ü        مشخص نبودن میزان ارائه اطلاعات(چه اندازه از اطلاعات کافی است).

ü        مشخص نبودن یک شاخص و معیار مشخص جهت مقایسه نمودن شرکتها با یکدیگر(چه شاخصی

           باید بعنوان ملاک مقایسه شرکتها با هم مورد توجه قرار گیرد).

ü        کیفیت پایین گزارشات موجود و تهیه گزارشات اجتماعی بصورت سلیقه ای بدلیل عدم وجود قانون مشخص.

اطلاعات چگونه   با  ید گزا رش شود :

با توجه به اینکه مدیران عمدتاً مسأله سودآوری شرکت را مورد توجه خاص قرار می دهند و در این راستا با محدود نمودن هرچه بیشتر هزینه ها بنای افزایش سود شرکت را دارند, لذا طبیعی است که بصورت خودجوش هیچگاه بدنبال مسائل مربوط به هزینه های اجتماعی و جبران خسارت وارده به محیط نخواهند بود

مگر انکه همانند برخی از کشورها الزامات قانونی لازم در این مورد آنان را وادار به اجرای مقررات و دستورالعملهای مربوطه نمایند.از طرفی در صورتی که شرکت مجبور به پرداخت بهای خسارت وارده به محیط شود انرا جزء هزینه های غیر قابل کنترل منظور نموده و ارزیابی عملکرد مدیران شامل اینگونه هزینه ها نخواهد بود.

در آمریکا به منظور ملزم نمودن کلیه شرکتها در رعایت اثرات مالی تخریب محیط , هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی بیانیه شماره(5) را در این زمینه منتشر نمود. به موجب این بیانیه در زمان قبل از انتشار صورتهای مالی اگر احتمال وقوع هزینه های اجتماعی زیاد باشد که منجر به ایجاد یک بدهی یا از بین رفتن یک دارایی در تاریخ ترازنامه گردد و میزان زیان وارده تحقق یافته باشد باید اثر آن در صورت سود(زیان) سال مورد گزارش ملحوظ شود,

و در صورتی که مبلغ زیان را قطعاً نتوان تعیین نمود اما بطور تقریب قابل برآورد باشدباید مبلغ حداقل براورد شده در صورتهای مالی ثبت گردد.اما در صورتی که احتمال وقوع قابل تشخیص نباشد و یا برآورد قابل قبولی از آن وجود نداشته باشدباید تنها به افشای هزینه های اجتماعی در یادداشتهای صورتهای مالی اکتفا نمود.

همچنین در صورتی که شرکت مخارجی را از بابت هزینه های اجتماعی محتمل  شود باید بلافاصله آن مبلغ را هزینه نمایدمگر انکه موجب افزایش عمر, ظرفیت یا کارآیی دارایی گردد که در این صورت این مبلغ سرمایه ای تلقی می شود.SEC در مقررات S-K (جزء101) ضروری می داند که شرکتها اثرات عمده در اجرای قوانین را که مرتبط با مسائل اجتماعی و حفظ محیط می باشد را بر روی سرمایه, هزینه ها, درآمدها و موقعیت تجاری شان افشاء نمایند.

اگرچه گزارشگری اجتماعی هنوز در ابتدای راه قراردارد , اما عکس العمل شرکتها در این زمینه دلگرم کننده می باشد. اکثر شرکتها با تأکید بر جنبه های اجتماعی فعالیتشان بگونه ای به افشای "مسائل اجتماعی" می پردازند. این افشاء در قالب گزارشهای اجتماعی شامل صورت سود یا زیان اجتماعی و ترازنامه اجتماعی ارائه می گردد.

صورت سود یا زیان اجتماعی, شامل اقلام هزینه و منافع اجتماعی بوده و همچنین ترازنامه اجتماعی به افشای منابع انسانی تحت اختیار واحد تجاری و نحوه و میزان استفاده از کالاها و خدمات عمومی می پردازد.

اولین بار بر اساس گزارش تروبلود حسابداری اجتماعی به صورت یکی از اهداف گزارشگری مالی مورد توجه قرار گرفت. متعافب آن انجمن حسابداران آمریکا یک بررسی در سال 1974 بین 695 تن از اعضایش انجام داد و اعلام نمود که 71درصد از پاسخها با ضرورت وجود یک سیستم حسابداری بر عملکرد اجتماعی شرکتها موافقت دارند.مضافاً 90درصد از پاسخها بیانگر آن بود که اندازه گیری عددی و توصیفی عملکرد اجتماعی هردو ضروری می باشند. مدارک بدست آمده گوته این مطلب است که حسابداران نظرات مدیریتها را در ایالات متحده در زمینه اهمیت فعالیتهای اجتماعی شرکتها منعکس نموده اند.

یک تحقیق انجام شده در زمینه نظرات شرکتها مشخص نمود که سه نظریه اساسی در مورد گزارشگری اجتماعی وجود داشته و بکار گرفته می شود

سه نظریه اصلی در مورد گزارشگری اجتماعی :

1) نظریه توصیفی در گزارشگری اجتماعی شرکتها:

گزارشهای اجتماعی توصیفی تقریبا به فهرست همه فعالیتهای اجتماعی شرکت می پردازد و ساده ترین نوع اطلاع رسانی برای گزارشگری اجتماعی به شمار می آید. این فعالیت ها در بخش های کوتاهی از گزارش سالیانه به سهامداران ، مکتوب به انتشار آن دسته از مسایل اجتماعی که شرکت با ان سروکار دارد، می پردازد. استفاده از نظریه توصیفی در گزارشگری اجتماعی توسط شرکت ها بیانگر این موضوع است که اندازه گیری عملکرد اجتماعی شرکت نمی تواند به صورت مفید توسعه یابد.

2 ) نظریه "هزینه های انجام شده":

طبق این نظریه هزینه های انجام شده توسط شرکت در مورد هر یک از فعالیتهای اجتماعی فهرست می شود و طبق آن یک صورت تطبیقی از گزارشهای توصیفی در حالتی که فعالیتهای توصیفی در قالب پول ارایه شده اند تهیه می شود.یکی از امتیازات نظریه "هزینه های انجام شده " در گزارشگری اجتماعی ، قابلیت مقایسه عملکرد سالهای گوناگون با یکدیگر می باشد و درجه موفقیت شرکت را نسبت به سطح تعهدات مالی فعالیتهای اجتماعی اعلام می دارد.در این روش میزان مخارج انجام شده با بازده منافع حاصله مقایسه نمی گردد؛ بنابراین مخارج سنگین ممکن است در زمینه برنامه های آموزشی که غیر اثر بخش هم است ، انجام می شود.

3 ) نظریه " هزینه منافع":

این نظریه افشا کننده هزینه ها و منافع وابسته به فعالیتهای اجتماعی شرکت است. این نظریه غالبا حاوی اطلاعات مفید اما بعضاً در بردارنده مشکلاتی است که در اندازه گیری مافع وجود دارد. منتقدان این نظریه ادعا می کنند که اندازه های بازده در قالب واحد پول بیان می شود واین به این معنی است، زیرا منافع اجتماعی اساساً یک ماهیت کیفی دارند.

انواع  گزارشگری   اجتماعی :

Ø     پولی

Ø     غیر پولی ( در قالب گروههای ) گزارشهای توصیفی وشاخصهای اجتماعی و اطلاعات آماری

همانطور که قبلا در نظریه توصیفی گزارشگری اجتماعی عنوان شد، این روش ساده ترین راه اطلاع رسانی برای گزارشگری اجتماعی به شمار می آید.

 شاخصهای اجتماعی:

شاخص های اجتماعی ، مفاهیمی است برمبنای مشاهده و معمولاً کمی که به ما در مورد جنبه هایی از زندگی که ما به آن علاقه مندیم و یا تغییراتی در آن رخ داده اطلاعات می دهد. چنین اطلاعاتی ممکن است واقعی و عینی باشد که در این صورت شرایط واقعی جامعه را به ما نشان می دهد و یا این اطلاعات ممکن است ذهنی باشد که در این صورت نشانگر تلقی جامعه از شرایط واقعی است . (خوش طینت)

فهرستی از نواحی که شاخصهای اجتماعی در آن قابل محاسبه اند عبارتند از:

ü     سلامتی

ü     تعلیم وتربیت

ü     استخدام و کیفیت زندگی کاری

ü     اوقات فراغت

ü     درآمد و ثروت

ü     محیط فیزیکی شامل مسکن و شرایط محیط زیست

ü     تعلقات اجتماعی شامل شرایط خانوادگی

ü     امنیت شخصی و اجرای قانون

ü     فرصت ها و مشارکت های اجتماعی

برای استفاده از چنین شاخصهایی در عمل مشکلات خاصی وجود دارد. بر خلاف شاخصای اقتصادی که به کمک آن می توان پدیده های اقتصادی را اندازه گیری نمود؛ با بکار گیری شاخصهای اجتماعی نمی توان براحتی به این مهم دست یافت چرا که پدیده های اجتماعی صریح و قابل فهم نیستند و ما نمی توانیم بسیاری از آنها را همچون رفاه اجتماعی ، به طور کمی اندازه گیری کنیم .

نکته دیگر این که به کا رگیری کلیه این شاخصها در سطح یک سازمان به خاطر اجرای گزارشگری اجتماعی آن، عمل نادرست است؛ چرا که بسیاری از شاخص ها به خیلی از سازمانها مربوط نمی شوند و آن سازمان ها هیچگونه کنترل دخل و تصرفی در ان نمی توانند داشته باشند.

برای مثال : شاخص اجتماعی" تعداد افراد بی خانه در هر هزار نفر " برای سازمانی که مثلا به تولید پزشکی مشغول است نمی تواند مناسب و قابل بررسی باشد ولیکن نسبتهایی نظیر نسبت های مربوط به سطوح استخدام ، میزان پرداخت حقوق، مالیات ، کمک هزینه های زندگی و ... را می توان در اکثر سازمانها به کار برد.

گزارشگری اجتماعی مالی  :

به دلیل مشکلات مربوط به کمی کردن اثرات معامللات اجتماعی ( هزینه ها و مناافع اجتماعی و ...)  و عدم توفیق در این مساله تا به امروز کماکان مدلهای غیر مالی مذکور مورد استفاده شرکتها قرار میگیرند. مدلهایی که گزارشهای حاصل از آنها به گزارشهای مالی حسابداری مرسوم نزدیک تر باشند کم تر مورد استفاده است. یکی از این مدلها که در آن سعی شده حتی المقدور از اطلاعات مالی استفاده شود ، صورت وضعیت عملیات اقتصادی اجتماعی لی نوز است که در آن هزینه های انجام شده توسط سازمان درجهت منافع گروههای خاص از قبیل مشتریان ، محیط زیست و جامعه، به وسیله ضرر و زیان ناشی از غفلتهای سازمانی تعدیل می شوند. خالص عقب افتادگی یا رشد برای هر گروه و در جمع نشان داده می شود(گری[1] ، 1987).

در روشهای گزارشگری مالی ، مسئله برآورد واقعی تاثیر منافع اجتماعی و همچنین اندازه گیری هزینه های اجتماعی یا بطور کلی، کمی کردن هزینه ها ، منافع ، دارایی ها ، و بدهی های اجتماعی مسئله ای است که لاینحل بوده و به همین دلیل اکثر کشورها برای گزارشگری اجتماعی خود از همان روش های گزارشگری غیر مالی استفاده می کنند

برای مثال در کشور فرانسه کلیه شرکتهایی که دارای کارمندانی بیش از 750 نفر هستند باید یک تراز نامه اجتماعی منتشر کنند که صرفاً به موضوعات مربوط به کارکنان نظیر تعداد استخدام شدگان ، شرایط سلامتی و ایمنی و تعلیم و تربیت و ... توجه دارد.

 

 

   

ابوالفضل ایجادی