تعریف حسابرسی داخلی : حسابرسی داخلی نوعی سیستم کنترلی بوده که مدیران سازمان برای مشخص شدن کیفیت هزینه کردها و عملیات های مالی و آگاهی از وضعیت مالی شرکت و دارایی ها انجام می دهند .
حسابرس داخلی به لحاظ حقوقی چه کسی می تواند باشد
حسابرس داخلی یکی از افراد مالی و حسابداری شرکت بوده که اختیار دسترسی به همه اسناد و مدارک مالی و غیر مالی را داشته و امکان برقراری ارتباط با مدیران ارشد سازمان را هم دارد .
گزارش دهی در حسابرسی داخلی و خارجی متفاوت است . در حسابرسی داخلی گزارش فقط در دسترس مدیران ارشد سازمان قرار گرفته و سایر پرسنل و عموم مردم از ان مطلع نخواهند شد اما در حسابرسی مستقل این گزارش در اختیار اعضا هیت مدیره و سهام داران و حتی عموم مردم هم می تواند قرار گیرد .
حسابرسی داخلی به طور کلی یک بخش خیلی مهم در رده های سازمانی به خصوص شرکت های بزرگ با فرایند های پیچیده مالی می باشد . انجام صحیح و هدفمند فرایند حسابرسی داخلی می تواند از انحرافات مالی بزرگ و حیف و میل منابع و دارایی ها پیشگیری کرده و در حفظ آنها کمک شایانی نماید. شرکت ها و موسسات دارای عملیات مالی می توانند برای تربیت حسابرس داخلی خبره و کارآمد از موسسات خدمات مالی و حسابرسی کمک گرفته و آموزش هایی را برای افراد ذیربط در سازمان خود ترتیب دهند . شرکت حسابداری محاسبان تلاشگر خبره با در اختیار داشتن یک تیم خبره حسابرسی هم در مبحث حسابرسی داخلی و هم حسابرسی مستقل می تواند مشاوری امین و کارامد برای شرکت ها و موسسات باشد .
بیشتر بخوانید :
حسابرسی داخلی چیست ؟ (تعریف حسابرسی داخلی ) : به طور کلی حسابرسی بررسی اسناد و مدارک مالی شرکتها و بنگاههای اقتصادی بوده که بدون جانب داری و شفافیت باید توسط کارشناسان مستقل حسابرسی انجام شود . این کارشناسان چه به حسابرسی داخلی یا حسابرسی خارج سازمانی می پردازند باید اختیار عمل داشته و بصورت مستقل و ازاد بتوانند صورت ها و اسناد مالی را بررسی و نتیجه را بدون هیچ گونه ترسی اعلام نمایند .
انواع حسابرسی : حسابرسی شامل حسابرسی داخلی و حسابرسی خارج سازمانی بوده که هر دو با اهداف خاصی انجام میشوند . حسابرسی داخلی توسط یکی از کارشناسان مالی همان شرکت به منظور تشخیص انحرافات مالی و غیر مالی ، جلوگیری از هدر رفت منابع ، پیگیری استقرار اهداف مالی تعیین شده و بسیاری اهداف دیگر انجام میشود اما حسابرسی خارجی توسط کارشناسی خارج از شرکت که از موسسات خدمات مالی و حسابرسی و حسابداری معتمد معرفی میشوند انجام شده و هدف کلی ان بررسی صورت های مالی شرکت و تشخیص و بررسی تخلفات احتمالی مدیران ، گزارش دهی در خصوص عملکرد مالی مدیران ، حفظ منابع مالی شرکت می باشد .
حسابرسی داخلی و خارجی از جنبه های مختلفی با هم تفاوت دارند .
اهداف حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل با هم متفاوت است
هدفهای تعیین شده برای حسابرسان داخلی و حسابرسان مستقل کاملا با هم متفاوت است . حسابرسان داخلی کلیه اسناد مالی و غیر مالی شرکت را به منظور پیگیری اهداف مالی و کشف انحرافات مالی مدیران بررسی می کنند در حالیکه حسابرسان مستقل فقط به بررسی صورت های مالی و اسناد مربوط به ان می پردازند تا بتوانند گزراشی در خصوص صحت عملکرد شرکتها در زمینه مالی ارائه دهند .
حسابرسان داخلی از داخل خود سازمان انتخاب میشوند یا اینکه مدیران ارشد تصمیم میگیرند از شخصی مستقل و متخصص خارج سازمان استفاده کنند اما حسابرسان مستقل باید از موسسات خدمات حسابداری و حسابرسی مورد تایید سازمان حسابرسی انتخاب شده و به کار گرفته شوند .
حسابرسان خارجی یا مستقل زیر نظر مدیران سازمان نبوده و مجبور به پذیرش دستورات آنها نیستند و فقط بر اساس استاندارد های حسابرسی و اهداف مشخص عمل می کنند اما حسابرسان داخلی زیر نظر مدیران سازمان فعالیت کرده و به دنبال اهداف تعیین شده توسط آنها می باشند .
حسابرسان داخلی پس از بررسی های مالی و غیر مالی خود موظفند به مدیریت و هیت مدیره پاسخگو بوده و گزارشات خود را به آنها اعلام نمایند اما حسابرس مستقل پس ار بررسی صورت های مالی باید به سهامداران و ارگان های دولتی ذیربط گزارش دهند .
حسابرسان داخلی می توانند در هر فرمتی که خواستند یا مدیران ارشد برایشان تعیین می کنند گزارش خود را آماده نمایند اما حسابرس مستقل بر اساس استاندارد های موجود باید گزارش دهی کرده و آزادی عمل در انتخاب فرمت گزارش ندارند .
الزام قانونی برای حسابرس مستقل و داخلی تفاوت دارد
حسابرسی مستقل به صورت سالانه برای شرکت ها و بنگاههای اقتصادی الزام قانونی بوده و با توجه به نیاز بانکها ، سهام داران و مراجع قانونی صورت می گیرد اما الزامی قانونی برای حسابرسی داخلی وجود ندارد و شرکت ها برای بررسی عملکرد مالی و غیر مالی خود این کار را انجام می دهند .
گزارش حسابرس داخلی خصوصی و حسابرس مستقل عمومی است
حسابرسان داخلی گزارش خود را به صورت عمومی منتشر نمی کنند و به صورت خصوصی به مدیران مربوطه اعلام می دارند اما حسابرسان مستقل گزارش را برای اطلاع عموم و سهامداران منتشر می نمایند .
حسابرسی به طور کلی یک امر مهم در شرکت ها و بنگاههای اقتصادی بوده و می تواند از بسیاری انحرافات مالی و تقلب ها و حتی اختلاس ها پیشگیری کند برای همین شرکت ها و بنگاههای اقتصادی می توانند برای حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل خود از موسسات خدمات مالی و حسابداری استفاده کنند .
موسسه خدمات حسابداری محاسبان تلاشگر خبره با سال ها تجربه در خصوص حسابرسی مستقل و داخلی و سایر امور مالی می تواند به کارفرمایان و صاحبان مشاغل و بنگاههای اقتصادی خدمات تخصصی ارائه نماید .
حسابداری مدیریت، یک سیستم اندازهگیری برای گرداوری اطلاعات مالی و عملیاتی است که فعالیت مدیریتی و رفتارهای انگیزهای را هدایت میکند و ارزشهای فرهنگی را که برای بهدستآوردن هدفهای استراتژیک سازمان لازم است خلق و حمایت میکند.
در این تعریف از حسابداری مدیریت چهار عقیده کلیدی گنجانده شده است. این عقیدهها شامل: ماهیت، محدوده، هدف و شاخصهای حسابداری است.
1ـ حسابداری مدیریت، از نظر ماهیت، یک فرایند اندازهگیری است.
2ـ محدوده حسابداری مدیریت شامل اطلاعات عملیاتی مانند نقص یا کمبود واحدهای تولیدشده است.
3ـ هدف از حسابداری مدیریت کمک به یک سازمان بهمنظور رسیدن به هدفهای استراتژیک کلیدی تعیین شده است.
4ـ اطلاعات مناسب در حسابداری مدیریت سه شاخص بارز دارند:
شاخص فنی: بالا بردن درک پدیده اندازهگیری و گرداوری اطلاعات مربوط برای تصمیمهای استراتژیک،
شاخص رفتاری: تشویق و ترغیب اعمالی که با هدفهای استراتژیک سازمان سازگارند،
شاخص فرهنگی: حمایت و یا خلق یک رشته ارزشهای فرهنگی تقسیم شده در یک سازمان.
این تعریف از حسابداری مدیریت شامل بعضی عقایدی است که با دیگر تعریفها در این حوزه فرق میکند. مثلاً انجمن حسابداران مدیریت (IMA) بهعنوان مجمعی حرفهای، حسابداری مدیریت را چنین تعریف میکند:
"حسابداری مدیریت عبارت است از فرایند تشخیص، اندازهگیری، جمعآوری، تحلیل، تهیه، تفسیر و ارزیابی و کنترل داخلی فعالیتهای سازمان برای تضمین و اطمینان از استفاده مناسب از سرمایه".
حسابداری مدیریت همچنین شامل تهیه گزارشهای مالی برای گروههای غیرمدیریتی همانند سهامداران، بستانکاران، اعتباردهندگان و صاحبنظران مالی است.
مقایسه تعریف انجمن حسابداران مدیریت با تعریفی که در این مقاله استفاده شد چند اختلاف اصلی را آشکار میسازد:
* تعریف انجمن حسابداران مدیریت بهشدت بر آنچه حسابداری مدیریت انجام میدهد متمرکز است. اما تعریف ارائه شده در این مقاله بر هدف فعالیتها که همانا دستیابی و حفظ هدفهای استراتژیک است، تاکید دارد.
* تعریف انجمن حسابداران مدیریت تنها شامل اطلاعات مالی میشود در حالیکه در تعریف ارائه شده در این مقاله علاوه بر اطلاعات مالی، اطلاعات عملیاتی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. در صورتیکه موسسهای قصد دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ آن را داشته باشد هر دو گروه از اطلاعات پیشگفته برای موسسه پراهمیت و حساس است.
* در تعریف انجمن حسابداران مدیریت، بخشی از حسابداری مدیریت شامل گزارشهای غیرمدیریتی برای مقاصد مالیاتی است. البته این نیز وظیفه مدیریت است، اما این گزارشها نهتنها باید قوانین و احکام قرارداده شده را تایید کنند بلکه باید نوعی اطلاعات استراتژیک را که مورد نیاز مدیریت است نیز فراهم آورند.
* سرانجام تعریف انجمن حسابداران مدیریت درمورد شاخصههای اطلاعات حسابداری مدیریت مسکوت میماند. در حالیکه در تعریف ارائه شده در این مقاله، شناخت ثابتی از شاخصههای حسابداری مدیریت ارائه میشود.طبیعت و محدودههای حسابداری مدیریتسیستمهای حسابداری مدیریت نتایج اندازهگیریهای مالی وغیرمالی فعالیتهای عملیاتی را گزارش میکنند. این سیستمها همچنین به پروژهها و طرحهای عملیاتی آینده نیز کمک میدهند. یکی از نمونههای اطلاعاتی که مدیران به آن نیازمندند، بهای تمامشده محصول و اندازهگیری تحویل تولیدات بموقع است.
این اقلام دونوع از انواع اندازهگیری است که حسابداری مدیریت با آن سروکار دارد.
بهای تمامشده مثالی است از اندازهگیری که در اصطلاحات مالی بیان میشود، در حالیکه تحویل بموقع مثالی است از اندازهگیری عملیاتی.
آموزش تولیدکنندگان برای اندازهگیری، جمعآوری، گزارش، تفسیر و ارائه این اطلاعات به مدیران، موضوع حسابداری مدیریت است.
روشهای اندازهگیری مختلفی برای پدیدهها وجود دارد. برای مثال بهای تمامشده محصول یا توانایی سوداوری آن را به چندین روش میتوان محاسبه کرد. به همین ترتیب کیفیت را نیز میتوان با استفاده از تنوع روشها اندازه گرفت.
هر عملیات مالی و غیرمالیِ درخور اندازهگیری ممکن است تحت شرایط خاصی مفید و سودمند باشد. درک روشهای چندگانه اندازهگیری و دانستن زمان و چگونگی استفاده از آنها قسمت اصلی مطالعه حسابداری مدیریت است.
هدف حسابداری مدیریتـ مثلث استراتژیک
هدف اساسی حسابداری مدیریت کمک به سازمان بهمنظور بهدست آوردن اصول استراتژیک آن سازمان است. فراهم آوردن این اصول نیازهای مشتریان و دیگر سهامداران را برآورده میکند.
استراتژی راهی است که بهکمک آن، شرکت خود را از دیگر رقیبان متمایز میسازد و جایگاه خود را پیدا میکند.
امتیازات رقابتی برروی سه بُعد کیفیت، زمان و بهای تمامشده یا هزینه استوار است.
مشتریان انتظارات مختلفی از حالات و کیفیت قابل اعتماد به محصول دارند. آنها بهای تمامشده، زمان و چگونگی تحویل محصول یا خدمتشان را درنظر میگیرند.
برای راضی نگهداشتن مشتریان و رقابت با سایر تولیدکنندگان باید بهصورت همزمان روی سه بُعد کیفیت، هزینه و زمان رقابت کرد. این سه عنصر یک مثلث استراتژیک را تشکیل میدهند.
* کیفیت، تجربه کلی یک مشتری با یک محصول است که خصوصیات فیزیکی و امکانات آن محصول و قابلیت اعتماد به کارایی امکانات آن را دربر میگیرد. کیفیت همچنین شامل خدماتدهی این امکانات مانند خدمات پساز فروش و سطح کارایی خدمات انجام شده بهوسیله یک سازمان است.
* بهای تمامشده یا هزینه، شامل منابع مصرفشده بهوسیله تولیدکنندگان و سازمانهای حمایتکننده آنها مانند عرضهکنندگان و فروشندگان است. بهای تمامشده محصول شامل کل حلقه ارزش یعنی کل تشکیلات از عرضهکننده تا خدماتدهی بعداز فروش و مصرفکنندگان یا کسانی که برای مشتریان ارزش افزوده بهوجود میآورند میباشد. با این تعبیر بهای تمامشده مشتریان شامل بهای تمامشده حمایتکننده و مصرفکننده محصول است، که این معمولاً بهای تمامشده مالکیت نامیده میشود.
* زمان یعنی مدتیکه طول میکشد تا شرکت پس از اعلام نیاز محصول را در دسترس مشتری قرار دهد، یا مدتی که شرکت قادر است محصولاتش را با امکانات جدید یا تکنولوژی نوآوری شده با سرعت توسعه دهد و آن را در سریعترین وقت به بازار عرضه کند. همچنین زمان شامل صرف وقت جهت کاملکردن حلقه فعالیتها نظیر شروع تا پایان تولید میشود.
شکل 1 شمایی از مثلث استراتژیک را نشان میدهد. این مثلث در فهم چگونگی طراحی و ارزیابی سیستمهای حسابداری مدیریت نقادانه است و پیدرپی در بخشهای خاص حسابداری مدیریت استفاده میشود.
حسابداری مدیریت در ذات خود، هدف نیست، بلکه وسیله مهمی است برای بهدست آوردن هدفهای استراتژیک سازمان.
شکل 1 بهطور ساده روش مناسب و راحتی برای بهدست آوردن بسیاری از عناصر استراتژی رقابتی را نشان میدهد. در حالیکه عناصر اصلی استراتژی در گذشته نیز بارها منتشر شده است لیکن استفاده از یک گروه سه تایی برای نشان دادن آنها تازگی دارد. این مثلث بسیار مانند همان چیزی است که آرتور اندرسن (Arthur Anderson) استفاده کرد. رابینکوپر (Robin Cooper) از یک فضای سه بُعدی برای نمایش قیمت، کیفیت و اجرا استفاده میکند. سه عنصر مثلث استراتژیک مربوط به همه سازمانها میشود: تجارت، بازار و فعالیتهای غیرانتفاعی دولت. این سازمانها با یک تقاضا برای قیمت پایین، کیفیت بالا و تحویل بموقع محصول یا خدمات رو بهرو هستند.
برای مثال دانشگاهها باید کیفیت آموزشی را در قیمت قابل پرداخت فراهم نمایند ضمن اینکه دایرکردن کلاسها نیز باید منطبق با نیاز دانشجویان باشد.
سرانجام نکته اینجاست که مفهوم کیفیت، هزینه و زمان در چارچوب یک سازمان یا محصول تغییر میکند. برای مثال کیفیت در رابطه با اتومبیل، اجزای آن (راحتی راننده، ایمنی سیستم موزیک و غیره...) و قابلیت اعتماد (تناوب یا تکرار تعمیرات) است. در حالیکه کیفیت در رابطه با تحصیل مشکلتر تعریف میشود که ممکن است به سواد یا معلومات عمومی و یا مهارتهای شغلی، توانایی تفکر، مهارتهای ارتباطی و... اطلاق شود.
بههمین شیوه، زمان برای یک کارخانهدار اجسام نیمه هادی همانند اینتل (INTEL) عرضه بموقع یک میکروپرسسور جدید برای اولین بار به بازار است و برای یک کمپانی مثل فدرال اکسپرس (Federal Express) زمان یعنی تحویل بموقع.
طبیعت حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت برای تحکیم نقش فعالیتهایش در استراتژی سازمان باید به فراهم آوردن اطلاعات مربوط به سه اصل استراتژیک کیفیت، هزینه و زمان کمک کند. این اطلاعات شامل:
1ـ جمعآوری اطلاعات از فعالیتهای روزانه مدیران که با اصول استراتژیک سازمان مرتبط است،
2ـ افزایش توانایی مدیران برای تاثیرگذاری در تمام عملیات اقتصادی انجام شده بهمنظور کسب اصول استراتژیک سازمان یا بهعبارت دیگر افزایش میزان تاثیرگذاری مدیران در مجموعه عملیات مرتبط با مشتریان، عرضهکنندگان و فروشندگان در جهت استراتژیهای سازمان، و
3ـ فراهمآوردن دیدگاهی وسیع از استراتژیها و فعالیتهای سازمان است.
ارتباط با فعالیتهای روزانه
برقراری ارتباط بین فعالیتهای روزانه هر فرد در سازمان با موضوعهای استراتژی مدونشده از اهمیت خاصی برخوردار است.
یک شرکت کامپیوتری در ایالات متحد بر خود میبالید که در استراتژیاش چنان ارتباطی ایجاد کرده که هر کسی در هر سطحی در سازمان از هدفهای شرکت با خبر است. بعضی از منتقدان و شکاکان که از بیرون به شرکت نگاه میکردند تصمیم گرفتند که از این ادعا امتحان بهعمل آورند. آنها از یک نظافتچی که در آن شرکت کار میکرد در مورد شغلش و ارتباط آن با هدفهای سازمان سئوال کردند. نظافتچی پاسخ داد که: "هدف سازمان ما کاهش بهای تمامشده محصولات است. بخشی از بهای تمامشده محصولات ما را هزینه انبارداری مواد و قطعات تشکیل داده است. ما اخیراً شیوهمان را بهروش نگهداری محصولات بهصورت آنی و بموقع که باعث کاهش هزینههای انبار میشود تغییر دادهایم. این بدان معنی است که عرضهکنندگان ما محصولاتشان را هر دو ساعت به ما تحویل میدهند. اگر من محل این بارگیری را قبل از اینکه محمولههای بعدی برسند تمیز نکنم ما نمیتوانیم تحویل را بموقع انجام دهیم و اینکار روند و برنامه تولید را بهتعویق میاندازد و در نهایت مجدداً باعث افزایش بهای تمامشده محصولات میشود. همچنین با اینکار میتوانیم باعث ایجاد ارزش افزوده برای عرضهکنندگان شویم".
ارتباط موفق به نظافتچی اجازه داده بود که فعالیتهای روزانهاش را با استراتژی سازمان پیوند دهد، و اینکار او را تشویق میکرد که بهشیوهای رفتار کند تا به کارش معنی ببخشد. او در واقع شخص مهمی در کامل کردن و به انجام رساندن موضوعی مرتبط با اصول استراتژیک سازمان شمرده میشد.
به این ترتیب حسابداری مدیریت به مدیران کمک میکند تا دربارة رئوس مثلث استراتژیک یعنی کیفیت، هزینه و زمان اطلاعات مورد نیاز را فراهم و منتشر کنند.
اطلاعات حسابداری مدیریت به مدیر کمک میکند که اهداف کیفیتی را از طریق اندازهگیری منابع صرفشده برای پیشگیری از نواقص احتمالی تولیدات، هزینه بازسازی تولیدات ناقص، هزینه انجام تعمیرات و نگهداری تجهیزات، فرصتهای از دست رفته فروش بهدلیل نبود کیفیت محصولات و سرمایهگذاری جدید برای افزایش کیفیت محصول مشخص کند و به تحلیل تاثیرات هزینههای کیفیت بر سود برسد.
مثالهایی از اطلاعاتی که به مدیران کمک میکند تا مفاهیم استراتژیک مدیریت بهای تمامشده را دریابند عبارتند از اطلاعات منابع صرفشده برای تولید محصولات درطی یک دوره زمانی، اندازهگیری منابع صرفشده برای اجرای سایر فعالیتها در طی یک دوره زمانی، تجزیه و تحلیل عوامل موثر در بهای تمامشده، تجزیه و تحلیل سوداوری محصولات، تجزیه وتحلیل ساختاری قیمت عرضهکنندگان و مقایسه قیمتهایشان با قیمتهای سایر رقیبان.
حسابداری مدیریت همچنین برای کمک به درک اصل دیگر استراتژیک یعنی زمان با استفاده از معیارهای اندازهگیری گزارشهایی مثل فرصتهای از دست رفته فروش بهعلت تأخیر در تولید، هزینههای ناشی از تاخیر مواد از جانب عرضهکنندگان، مقایسه فروش محصولات جدید در مقابل محصولات قدیم، زمان پاسخگویی به سفارشهای مشتریان و میزان ظرفیتهای در دسترس استفاده نشده بهدلیل تولید محصولات جدید را تهیه میکند.
شکل 2 بیانگر رابطه همکنشی بین استراتژیهای سازمانی، حسابداری مدیریت و فعالیتهای روزانه افراد در سازمان است. این اطلاعات در دو مسیر جریان دارند.
توسعه در شرکتهای بزرگ
کیفیت، قیمت و زمان پاسخگویی به تقاضای مشتریان در اغلب سازمانها وابسته به نوع رابطه با عرضهکنندگان و فروشندگان است.
این رابطه قسمتی از زنجیره ارزش شرکت است و نحوه ارائه خدمات به مشتریان در شرکتهای درحال توسعه را نشان میدهد.
شکل 3 نشاندهنده نمونهای عمومی از شرکتهای در حال توسعه است. حسابداری مدیریت باید با فراهم آوردن اطلاعات برای توسعه شرکتها به تمرکز مدیریت به فراسوی مرزهای سازمانی کمک کند. برخی از مثالها از نوع اطلاعات حسابداری مدیریت که مورد نیاز شرکتهای درحال توسعه است عبارتند از انتظارات مشتریان از امکانات و قیمتها، تاثیر فعالیتهای مدیران بر بهای تمامشده کالاهای تامینشده، هزینههای بازاریابی توسط واسطههای فروش و درصد توزیع بهای تمامشده بین عوامل داخلی و خارجی سازمان.
فناوری اطلاعات، منابع اطلاعاتی گوناگونی در اختیار کاربران قرار میدهد که براساس آن، نیاز به صورتهای مالی سنتی کاهش مییابد و حسابرسان به تفکر در مورد نحوه انجام حسابرسی واداشته میشوند.
تغییرات فناوری (مانند گزارشگری لحظه به لحظه فعالیت، مبادله الکترونیک دادهها، هوش مصنوعی، زبان گزارشگری جامع واحد تجاری) مخاطرات جدیدی را برای حسابرسی به وجود آورده که از مهمترین آنها، از دست رفتن اهمیت نسبی صورتهای مالی سالانه نزد استفادهکنندگان و بهویژه سرمایهگذاران و منسوخ شدن اطلاعات تاریخی است.
یکی از این تغییرات، پدیده «تجارت الکترونیک» است. از آنجا که در محیط الکترونیک، بیشتر شواهد تنها به صورت الکترونیک در دسترس خواهد بود، از این رو، تغییر در رویههای حسابرسی نیز احساس میشود. تجارت الکترونیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات برای حسابرسان، مزایا و معایبی دارد وحسابرسی مستمر به عنوان راهکاری برای حسابرسی در چنین محیطهایی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
مقدمه
یکی از الزامات جامعهای پویا و سالم برای فعالیتهای مالی و اقتصادی، وجود فضای مطمئن و امن است. حسابرسان با دانش و تجربه خود، توانایی ایجاد چنین فضایی را دارند. بیش از صد سال است که حسابداران حرفهای خدمات حسابرسی و اعتباربخشی را ارائه میدهند (۲۰۰۴ (N. Zhao & C. Yen.
امروزه حسابرسی، نقش مهم و حساسی در جوامع بهعهده دارد. یکی از نقشهای حسابرسی، ایجاد ارزشافزوده برای شرکت از طریق کاهش هزینه تامین مالی یا افزایش در قیمت سهام شرکت است. با توجه به اهمیت حسابرسی، توجه به ریسکهای حسابرسی نیز ضروری به نظر میرسد. یکی از این ریسکها، پیشرفت فناوری اطلاعات و بهویژه تجارت الکترونیک است. فناوری اطلاعات، منابع اطلاعاتی گوناگونی در اختیار کاربران قرار میدهد که براساس آن نیاز به صورتهای مالی سنتی و در نتیجه، کفایت حسابرسی سنتی کاهش مییابد.
فناوریهای مربوط به تجارت الکترونیک، فرایندهای خرید، فروش، ارائه خدمات به مشتریان و حتی نحوه سرمایهگذاری در شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد (۲۰۰۴ Abou-Musa). درنتیجه فناوری اطلاعات، نحوه تهیه، حسابرسی و استفاده از صورتهای مالی تغییر میکند. این تغییرات، ریسکهای جدیدی را متوجه حسابرسی میکند که مهمترین آنها شامل موارد زیر است:
از دست رفتن اهمیت نسبی صورتهای مالی سالانه نزد استفادهکنندگان بهویژه سرمایهگذاران، و
منسوخ شدن اطلاعات تاریخی.
تجارت الکترونیک به عنوان پیامد پیشرفت فناوری اطلاعات، شامل تمام فعالیتهای تجاری است که با استفاده از برنامههای کاربردیِ رایانهای انجام میشود. این فعالیتها ممکن است شامل: فروش مستقیم الکترونیکی، مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت زنجیره تامین و استفاده از اینترنت به عنوان ابزاری برای انجام مبادلات تجاری باشد.
بولتن شماره ۳ هیئت رویههای حسابرسی با عنوان «تجارت الکترونیک؛ شناخت ریسک صورتهای مالی(۲۰۰۱ )»، راهکارهای مناسبی برای حسابرسی تجارت الکترونیک ارائه داده است. یکی از الزامات مهم حسابرسی در این محیط، طراحی صحیح فرایندهای حسابرسی است؛ چون بیشتر شواهد، تنها به صورت الکترونیک در دسترس خواهد بود. حسابرسان مستقل باید بتوانند صحت و کفایت این شواهد را ارزیابی کنند. از این رو، به ناچار افزون بر کسب مهارتهای گذشته در تشخیص اعتبار، صحت و کامل بودن ثبتهای حسابداری، نیاز به مهارتهای فنی لازم برای حسابرسی تجارت الکترونیک نیز احساس میشود.
با گسترش روزافزون استفاده از فناوری اطلاعات در علوم مختلف، علوم مالی نیز ناچار به پذیرش این موضوع هستند. در این میان میتوان به ۴ مورد از کاربردهای فناوری اطلاعات در علوم مالی اشاره کرد که ممکن است به نوعی به عنوان چالشهای جدید رشته حسابرسی مطرح باشد.
۱٫ گزارشگریِ برخط فعالیت: وظیفه اصلی حسابرسی، اظهار نظر درباره مطلوب (منصفانه) بودن صورتهای مالی است. این موضوع از طریق توجه به اصول پذیرفته شده حسابداری بهعنوان معیار و استفاده از استانداردهای حسابرسی برای انجام صحیح و کامل حسابرسی، به دست میآید. به دلیل زمانبر و هزینه بر بودن، صورتهای مالی سنتی را فقط چند بار در سال میتوان تهیه، حسابرسی و منتشر کرد. با پیدایش فناوری اطلاعات، هم اکنون بسیاری از رویدادها بدون مستندات کاغذی و به صورت الکترونیکی ثبت میشوند و تمامفرایندهای خرید، فروش، تولید و … بدون هیچگونه مستندات کاغذی و تنها در عرض چند ثانیه ثبت و بایگانی میشوند. با توجه به درنظر گرفتن این موضوع و اینکه حسابرسی سنتی بر مبنای رسیدگی به شواهد کاغذی صورت میگیرد، تغییر در فرایندهای حسابرسی برای انطباق با حسابداری الکترونیک، ضروری است.
۲٫ مبادله الکترونیک دادهها: فرایند مبادله الکترونیک دادهها تاثیر شگرفی بر مبادلات، اطلاعات و … دارد. هدف از مبادله الکترونیک دادهها فراهم آوردن امکانات انجام تجارت بدون مستندات کاغذی برای صرفهجویی در هزینه و زمان شرکتها بود (۲۰۰۴ N. Zhao & C. Yen,(. ولی با کشف دیگر کاربردهای این فناوری، کارامدتر شدن زنجیره تامین مواد و عرضه محصول، کاهش ریسکهای مربوط به نقدینگی و استفاده از اطلاعات به وسیله سرمایهگذاران نیز پدید آمد.
با توجه به دسترسی تامین کنندگان مالی به پایگاههای اطلاعاتی شرکت، علاقه به صورتهای مالی سالانه تاریخی و اظهارنظرهای حسابرس در مورد آن کاهش یافته است و در عوض سرمایهگذاران به دنبال اطمینان از معتبر بودن اطلاعات موجود در پایگاههای اطلاعاتی شرکت هستند که با توجه به مهم بودن نیازهای استفاده کنندگان، این مورد نیز مستلزم تغییراتی در فرایند حسابرسی کنونی است.
۳٫ هوش مصنوعی: سیستمهای خبره گروهی ازنرم افزارها هستند که به منظور استفاده در حسابداری به کار می روند. این سیستمها برنامههایی کاربردی اند که در حل مسائلی که طبیعتاً مستلزم مهارتها و تخصص افراد است، از حقایق، دانش و روشهای مناسب با استفاده از پایگاه دانش خود، بهره می برند.
باید یاداوری کرد که از این سیستمها می توان در حسابرسی نیز استفاده کرد که نمونه آن برنامه پردازش تهیه شده به وسیله موسسه های حسابرسی است که ریسک حسابرسی صاحبکار را بر مبنای پیچیدگی محیط پردازشگری رایانهای صاحبکار، طبقه بندی می کند.
۴٫ زبان جامع گزارشگری واحد تجاری: این زبان به زودی نحوه تهیه، گزارشگری واستفاده از اطلاعات شرکت را به طور کامل تغییر خواهد داد (۲۰۰۴ Yen )کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا(SEC) نیز استفاده از این زبان را برای گزارشهای اطلاعات اصلی( K-10)ها مجاز شمرده است. حسابرسی سنتی با روشهای کنونی با این زبان سازگار نیست. با این حال، حسابرسان نیز میتوانند از این زبان برای کاهش هزینه های حسابرسی استفاده کنند.
بنابر بیانیه استاندارد حسابرسی شماره ۹۴ هیئت استانداردهای حسابرسی امریکا(ASB)، فناوری اطلاعات، ۵ جزء از فرایند کنترلهای داخلی را تحت تاثیر قرار داده است. این ۵ جزء شامل: محیط کنترل، ارزیابی احتمال ریسک، فعالیتهای کنترل، اطلاعات، ارتباطات و نظارت است(یعقوب نژاد و طاهری،۱۳۸۱). از این رو در این استاندارد، توجه حسابرس به ۵ موضوع زیر جلب شده است:
۱٫ آثار فناوری اطلاعات بر سیستم کنترلهای داخلی،
۲٫ کسب شناخت و ارزیابی حسابرس از سیستم فناوری اطلاعات،
۳٫ انواع کنترلهای سیستم فناوری اطلاعات که از نظر حسابرس با اهمیت اند،
۴٫ استفاده از خدمات کارشناسان، و
۵٫ درک حسابرس از فرایند سیستم.
فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC) در سال ۲۰۰۲ اعلام کرده است که واژه تجارت الکترونیک(E-commerce) باید جایگزین واژه دادوستد الکترونیک(E-business) شود. منظور از تجارت الکترونیک فراهم سازی و توزیع کالاها و خدمات در اینترنت با استفاده از فناوری دیجیتال است، اما دادوستد الکترونیک شامل تمام فعالیتهایی است که توسط شرکت از طریق اینترنت صورت میپذیرد (۲۰۰۴ Abou-Musa ).
پیشرفت سریع در تجارت الکترونیک روشهای سنتی تجارت را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است؛ بنابراین حسابداران حرفهای باید از اثرات این پیشرفتها بر عملیات و حرفه خود آگاهی داشته باشند و مهارتهای لازم رابرای استفاده از فناوری اطلاعات به دست آورند تا بتوانند به موضوعهای جدید مانند مسائل اینترنتی مربوط به مالیات، تقلب الکترونیک و حسابرسی مبادلات الکترونیکی بپردازند.
از جمله اثرات تجارت الکترونیک میتوان به: تغییرات در ساختار سازمانی، نوع مشارکت و توافقهای تجاری، ساز و کارها و الگوهای ارائه کالاها و خدمات، قوانین و مقررات جاری در شرکتها، نقش و مسئولیتهای کارکنان، سطوح مدیریت، ویژگیهای کارکنان، انجام تجارت، سیستمهای حسابداری، فرایندهای شرکت و شواهد موجود در پشتیبانی معاملات اشاره کرد. این تغییرات تاثیر زیادی برحرفه حسابداری و حسابرسی دارد و فرصتها و ریسکهایی را فراروی حسابداران و حسابرسان قرار داده است.
پیادهسازی تجارت الکترونیک، ابزار و روشهای جدیدی برای کاهش هزینهها، ارتباط موثرتر، افزایش فروش و بهبود کارایی و اثربخشی عملیاتی در اختیار سازمانها قرار میدهد. یکی از اثرها و مزایای تجارت الکترونیک کمک به جهانی شدن است. تجارت الکترونیک نیاز به مکان و زمان خاصی ندارد و هرکس در هر زمان و مکانی میتواند با استفاده از آن نیازهای اطلاعاتی خود را براورده سازد. بعضی از مزایای تجارت الکترونیک به شرح زیر است:
سوداوری و کاهش هزینه: از طریق فرایندهای الکترونیکی مانند مبادله سهام، مبادله پول و…،
سرعت: از طریق افزایش در سرعت انتشار اطلاعات و کمک به تصمیمگیری مدیران و سایر استفاده کنندگان،
فرصتهای جدید و ایجاد ارزش: از طریق انعطاف پذیری، تمرکز و نوآوری بر روی اینترنت.
طبق براوردهای روزنامه نیویورکتایمز، مبادلاتی که در سال ۲۰۰۴ به وسیله تجارت الکترونیک صورت گرفته، از مرز ۳/۷ میلیارد دلار گذشته است و براورد می شود که در آینده ای نزدیک، ۶۶ درصد مبادلات اقتصادی امریکا به وسیله تجارت الکترونیک انجام شود. با رشد روزافزون استفاده از تجارت الکترونیک، تا چند سال آینده می توان شاهد بود که تمام مبادلات در کشورهای توسعه یافته بهصورت الکترونیک انجام شود. این موضوع، حسابرسان را وادار میکند تا در مورد تاثیر پیادهسازی تجارت الکترونیک بر مشتریان، نحوه عمل و نحوه حسابرسی صورتهای مالی بیشتر مطالعه و بررسی کنند.
یکی از ویژگیهای تجارت الکترونیک، مبادله الکترونیک دادههاست. برای ایجاد محیط کنترل شده به منظور انجام مبادلات الکترونیکی، نیاز به تشریک مساعی بین حسابرسان مالی، حسابرسان عملیاتی و حسابرسان فناوری اطلاعات است. دانش فناوری اطلاعات در بازار آینده برای حسابرسان صورتهای مالی، مزایای منحصر به فردی را دربر دارد. بسیاری از موسسه های حسابرسی، خدماتی به جز اعتباردهی (از قبیل: طراحی و پیادهسازی نرمافزارهای تجارت الکترونیک، ترکیب با سیستمهای حسابداری و میزبانی پایگاه اطلاع رسانی مشتریان) را انجام داده و می دهند(۲۰۰۴ Abou-Musa).
تجارت الکترونیک ریسکهای خاص خود دارد. اخیراً در پژوهش انجام شده با حضور ۱۶۰۰ کارشناس امنیت و فناوری اطلاعات در ۵۰ کشور جهان، مشاهده شد که شرکتهای دارای ارتباط الکترونیک ۳ برابر سایر شرکتها، در معرض از بین رفتن اطلاعات، سرقت اطلاعات و دسترسی افراد غیر مجاز به اطلاعات قرار دارند.
فدراسیون بین المللی حسابداران در سال ۲۰۰۲ مخاطرههای مربوط به دادوستد الکترونیک را به دو گروه اصلی طبقهبندی کرد: ریسکهای فناوری اطلاعات دادوستد الکترونیک و ریسکهای قانونی دادوستد الکترونیک.
شکل ۱ نشان دهنده انواع ریسکهای مربوط به داد وستد الکترونیک است.
براساس بیانیه فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC ) ریسکهای فناوری اطلاعات به شرح زیر طبقهبندی شده است:
۱. ریسک زیربنایی فناوری اطلاعات، مربوط به مناسب بودن ساختار فناوری به کار گرفته شده برای پردازش اطلاعات میشود. نمونههایی از این ریسکها به شرح زیر است:
ارزیابیهای نادرست امنیت فیزیکی که از سرقت، دسترسی غیرمجاز یا افشای نادرست اطلاعات پیشگیری نمیکند،
آسیبپذیری نسبت به گرمای بالا، آتش و سایر خطرات فیزیکی،
عدم کفایت طراحی و فرایندهای لازم یا نادرست بودن آنها،
نبود فرایندهای پشتیبان بهاندازه کافی، و
پیکربندی و بررسی ناکافی دیوارههای آتش (موانع)در برابر تلاشهای غیرمجاز و پنهان کردن ناکافی.
۲. ریسک مربوط به برنامههای کاربردی فناوری اطلاعات از قبیل:
اشکالات و خطاهایی در استفاده از فناوری اطلاعات،
تغییرات ناموزون یا ثبت نشده در برنامه،
طراحی ناکافی و نامناسب فرمانها،
پردازش و کنترلهای خروجی در استفاده از فناوری اطلاعات،و
فرایندهای ناکافی در اطمینان از امنیت نرم افزار.
۳٫ ریسکهای مربوط به فرایند تجاری فناوری اطلاعات از قبیل:
شفاف نبودن جریان دادهها،
ترکیب ناکافی سیستمها،و
تعیین فرایندهای کنترل در فواصل بین فرایندهای فرعی.
یکی از مسئولیتهای مدیریت، اطمیناندهی از اجرای قوانین و مقررات در عملیات شرکت است. با توجه به تفاوت قوانین و مقررات در کشورهای مختلف و ناممکن بودن تجمیع آنها، استفاده از دادوستد الکترونیک میتواند ریسکها و هزینههای زیادی را متوجه شرکت سازد. برخی از این تفاوتها ممکن است شامل: تفاوت در قوانین و مقررات مربوط به داراییهای معنوی مانند حق امتیاز، حق انتشار و علائم تجاری (برند)، عقد قرارداد با ارائه دهندگان خدمات اینترنتی و مالکیت نرم افزارهای خریداری شده باشد.
مدیریت موظف به تطبیق فعالیتهای برنامه ریزی شده با قوانین مربوط به آن منطقه است. روشن است که ثبت قانونی موسسه، مبنای عملیات، منبع کالاها و خدمات و مشتریان در کشورهای مختلف، متفاوت است (۲۰۰۴ Abou-Musa ). در برخی از موارد تعیین اینکه قوانین کدامیک از کشورها در رابطه با فعالیتهای بین المللی اعمال شود، بسیار مشکل است و عدم رعایت قوانین هر یک از کشورها ممکن است سبب تعلق جرایم و هزینههای زیادی به شرکت گردد.
افزون بر این در بسیاری از کشورها، قانون مدونی در رابطه با تجارت الکترونیک وجود ندارد. همچنین ممکن است که برخی از محاسبههای مربوط به مالیاتها و بیمه بهطور صحیح و مناسب نباشد.
حسابرسان باید ریسکهای ممکن را که منجر به اظهارات نادرست در صورتهای مالی میشود، شناسایی و ارزیابی کنند. بولتن شماره سوم «دانش تجربی، شناسائی و ارزیابی ریسک و مهارتها و دانش خاص» در سال ۲۰۰۱، به بیان این موضوع میپردازد. در پیوست این بولتن، به موارد زیر بهعنوان موضوعهای درخور توجه در محیط تجارت الکترونیک اشاره شده است:
سیستم حسابداری و سیستم کنترلهای داخلی،
حجم، سرعت و ماهیت مبادلات پردازش شده،
نیازهای مالیاتی، قانونی و حقوقی که موسسه باید آنها را رفع کند،
رویههای حسابداری که موسسه آنها را به کار گرفته است، و
توجه به اینکه آیا موسسه، سازمانی دایر است؟ ( توجه به تداوم فعالیت موسسه).
طبق بیانیه مزبور، حسابرسی تجارت الکترونیک برخط، هدفهای اولیه زیر را در بردارد:
۱٫ تایید دریافت، تولید و فاکتورکردن صحیح تمام سفارشهای برخط درثبتهای حسابداری، و
۲٫ ارزیابی کنترل دسترسی به قلمروهای اختصاصی افراد.
افزون بر این دو مورد، هدفهای ثانویه زیر نیز به عنوان هدفهای اصلی تجارت الکترونیک آورده شده است:
۱٫ تحلیل روند سفارشهای برخط،
۲٫ شناسایی مشتریان از دست رفته،
۳٫ اثبات مقادیر منظور شده برای تبلیغات دیگران بر روی پایگاه اطلاع رسانی شرکت،
۴٫ تحلیل ترافیک میزبان شبکه اینترنت در اثبات دعاوی مدیریت در رابطه با قابلیت دسترسی،
۵٫ ثبات و موفقیت پایگاه اطلاع رسانی، و
۶٫ ارزیابی کارایی نسخ پشتیبان شرکت.
دستیابی به این هدفها برای شرکت ارزش افزوده ایجاد می کند و برای رسیدن به هدفها، حسابرسان باید ماهیت اطلاعات الکترونیک و نحوه دسترسی به داده های مربوط به آن را دریابند.
حسابرسی مستمر؛ راهکاری برای حسابرسی تجارت الکترونیک
به منظور اطلاع رسانی بهنگام و مفید برای استفاده کنندگان، حسابرسان باید امنیت، صحت و اعتبار اطلاعات مالی را به موقع تضمین کنند. اما حرفه حسابرسی در تامین نیازهای اطلاعاتی کاربران آنی اطلاعات مالی، کند شده است و از این روست که مفهومجدیدی در حسابرسی با عنوان حسابرسی مستمر ایجاد شده است.
انجمن حسابداران خبره کانادا (CICA ) حسابرسی مستمر را روشی تعریف میکند که حسابرسان مستقل را قادر میسازد تا توسط مجموعه گزارشهای حسابرسی که همزمان یا کمی بعد از وقوع رویدادی منتشر میشود، تاییدیه کتبی در یک موضوع معین مبنی بر صحت آن رویداد یا موضوع را ارائه دهند.
برخی از کاربردهای حسابرسی مستمر در تجارت الکترونیک به شرح زیر است (مدرس و دیلمی،۱۳۸۳):
۱٫ اطمینانبخشی مستمر درباره معتبر، کامل و مردودپذیر نبودن مبادلات تجارت الکترونیک،
۲٫ اطمینانبخشی مستمر درباره کنترلهای موجود در سیستمهای تجارت الکترونیک،
۳٫ اطمینانبخشی مستمر درباره اجرای مفاد قراردادهای بدهی،
۴٫ اطمینانبخشی مستمر درباره امنیت پایگاههای اطلاع رسانی دربرگیرنده گزارشهای حاوی اطلاعات بااهمیت برای تصمیمگیری،
۵٫ اطمینانبخشی مستمر درباره اثربخشی کنترلهای موجود در پایگاههای اطلاعاتی که برای تجارت الکترونیک و سایر هدفها در دسترس عموم قرار دارند. بر طبق رهنمود شبکه اینترنت که از سوی انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA)منتشر شده است، حسابرسان در صورتی میتوانند حسابرسی سنتی را انجام دهند که بیشتر اطلاعات تنها به شکل الکترونیک در دسترس باشد. در حسابرسی مستمر، اتکاپذیری سیستم باید بیشتر باشد، زیرا حسابرس زمان کمی برای رویارویی با نابسامانیها و اشتباهها دارد (مدرس و دیلمی،۱۳۸۳).
حسابرسی مستمر و حسابرسی سنتی هر دو جزو خدمات اطمینانبخشی محسوب میشوند. یعنی هر دو به دنبال افزایش کیفیت اطلاعات یا محتوای اطلاعاتی در جهت بهبود تصمیمات هستند. همانندی دیگر این دو حسابرسی، اقلام تحت پوشش است بدین صورت که هر دو، صورتهای مالی اساسی (شامل: ترازنامه، صورت سود وزیان، صورت حقوق صاحبان سهام و صورت جریانهای نقدی) را تائید می کنند و دیگر تشابه آنها در استفاده از اصول پذیرفته شده حسابداری به عنوان معیار صحت است.
وجوه تفاوت و همانندیهای حسابرسی مستمر و سنتی و همچنین ویژگیهای حسابرسی مستمر در جدول ۱ خلاصه شده است.
حسابرسی سنتی، بیشتر در سیستمهای اطلاعاتی کاغذی انجام می شود، اما حسابرسی سنتی را تنها زمانی می توان انجام داد که بیشتر اطلاعات به شکل الکترونیک موجود باشد. دیگر اینکه حسابرسی مستمر را معمولاً یکبار در سال، انجام می دهند که مستلزم صرف زمان و برنامه ریزی و همکاری زیاد شرکت است اما حسابرسی مستمر در فواصل زمانی کوتاه و یا حتی فوری انجام پذیر است.
مهمترین مزیت حسابرسی مستمر، ارائه گزارشهای بهنگام درباره اطمینان از صحت صورتهای مالی برای استفاده کنندگان است. از دیگر مزایای آن می توان به کاهش هزینه های حسابرسی در طول زمان، رضایت استفاده کنندگان و کمک به تصمیمگیری و… اشاره کرد.
باید توجه داشت که حسابرسی مستمر محدودیتهایی نیز دارد که از جمله آنها نبود استانداردها و دستورعملهای مدون و کامل برای انجام حسابرسی است.
نتیجه گیری
موج جدید فناوری اطلاعات، روزبه روز از ارزش ذاتی صورتهای مالی سالانه می کاهد. این موضوع باعث کاهش درامد موسسه های حسابرسی از محل خدمات اعتباربخشی شده است. حرفه حسابرسی یا باید این کاهش درامد را به عنوان یک واقعیت اساسی بپذیرد یا در خدمتی که به جامعه ارائه می دهد اصلاحات اساسی به عمل آورد.
به منظور حرکت به سوی تطبیق با تغییرات در فناوری، دو تغییر بنیادی در فرایند حسابرسی رخ داده است. اولین تغییر، گرایش به ارزیابی فرایندها و عملیات شرکت و تغییر دوم حرکت به سمت تاکید بیشتر بر سیستم کنترلهای داخلی مرتبط با اتکاپذیری سیستم های اطلاعاتی است(عرب مازار یزدی، ۱۳۸۵).
تجارت الکترونیک به عنوان یکی از پیامدهای فناوری اطلاعات، چالشهای جدیدی را فراروی حسابرسان قرار داده است. از این رو، روشهای دستی کنونی برای عصر الکترونیک کارامد نیست (۲۰۰۴ Abou-Musa ). حسابرسان مستقل باید بدانند فناوری پیشرفته، چگونه فرایندهای حسابرسی را تحت تاثیر قرار می دهد. آنان باید مهارتها و دانش لازم را به دست آورند تا بتوانند با استفاده از رویه هایی چون فرایند حسابرسی مستمر به حسابرسی معاملات الکترونیک بپردازند.
حسابرسی مستمر به عنوان راهکاری برای حل مسائل پیشروی حسابرسان، راه درست اندیشیدن در مورد پاسخهایی است که سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان در پی آنند (۲۰۰۴ .( N. Zhao & C. Yen.
برای حفظ شهرت و اعتبار حرفه حسابرسی، تغییر افکار حسابرسان برای ورود به محیط گزارشگری مستمر و کسب مهارتها و دانش فنی مورد نیاز برای رفع تقاضاهای چنین محیطی الزامیاست.
نقل از سایت http://ml-group.ir