در مطالب قبلی در باره یک سیستم حسابداری صحبت کردیم و دانستیم که اطلاعات بعد از پردازش به شکل
صورت های مالی در می آیند . حال باید دید که چه کسانی از این اطلاعات استفاده میکنند .
به طور کلی استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به دو دسته تقسیم می شوند . دسته اول استفاده کنندگان درون سازمانی ودسته دوم استفاده کنندگان برون سازمانی .
استفاده کنندگان درون سازمانی :
اداره کنندگان یک موسسه شامل هیات مدیره و مدیر عامل ، مدیران اجرایی و سرپرستان عملیات یک موسسه ، استفاده کنندگان درون سازمانی گزارشهای مالی هستند . این افراد در سطوح مختلف مدیریت به ترتیب برای برنامه ریزی ، بودجه بندی ، هدایت عملیات ، کنترل فعالیتها و انجام دادن اقدامات عادی و روزمره از اطلاعاتی که توسط سیستم حسابداری یک موسسه فراهم می شود ( صورتهای مالی ) بهره می گیرند .
استفاده کنندگان برون سازمانی :
اشخاص و مراجع ذیحق ، ذینفع و ذیعلاقه ای که حق دریافت اطلاعات مالی را از یک موسسه دارند و بر مبنای اطلاعات مالی دریافت شده درباره حقوق ، روابط و داد و ستد های خود با موسسه قضاوت و تصمیم گیری می کنند ، استفاده کنندگان برون سازمانی نامیده می شوند .
استفاده کنندگان برون سازمانی هدفهای متنوعی در جهت دریافت اطلاعات مالی دارند . اما بطور کلی می توان این افراد را بشکل زیر تقسیم کرد :
سرمایه گذاران : اینها افرادی هستند که بیشتر از هر کس دیگر به صورتهای مالی علاقه دارند . هدف سرمایه گذاران از بررسی صورتهای مالی 3 مورد عمده زیر است :
نتایج عملیات و سودآوری موسسه .
چگونگی ایفای مسئولیت های مدیران .
وضعیت مالی و بنیه اقتصادی و قدرت نقدینگی موسسه در ایفای تعهدات و اجرای برنامه های آتی .
اعطاء کنندگان وام ، اعتبار و سایر تسهیلات مالی : بانک ها و موسسات اعتباری از این دسته اند . توجه افرادی که در این گروه هستند به سود دهی معطوف نمی شود بلکه بیشتر توجه این افراد به قدرت نقدینگی موسسه در جهت باز پس دهی تعهدات مالی کوتاه مدت و بلند مدت خود می باشد .
فروشندگان کالاها و خدمات ( بستانکاران ) : اینها افرادی هستند که بطور مداوم با موسسه ارتباط مالی داشته و کالا و خدمات را اغلب به شکل نسیه در اختیار موسسه قرار می دهند . این افراد مایل اند از تداوم فعالیت موسسه آگاه شوند . همچنین این افراد به قدرت نقدینگی موسسه و توانایی موسسه در جهت پرداخت به موقع طلبشان علاقه مند می باشند .
مشتریان : افرادی هستند که بیشتر علاقه دارند که از تداوم فعالیت موسسه آگاه شوند . چه در جهت خریدهای بعدی و چه به جهت تضمین های محصول و خدمات بعد از فروش آن .
کارکنان : این افراد نیز در موسسه ذینفع می باشند و به 3 علت به صورتهای مالی علاقه دارند :
مبانی و چگونگی محاسبه پاداش افزایش تولید ، بهره وری ، مشارکت در سود و سایر حقوقی که به موجب قوانین و بنا بر قراردادهای دسته جمعی کار به آنان تعلق می گیرد .
توانایی موسسه در پرداخت به موقع حقوق و مزایا .
تصمیم مدیران موسسه در جهت استخدام جدید ،باز خرید و برکناری کارکنان ، بهداشت کار و تسهیلات رفاهی .
دولت : دولت که در نقش حاکمیت ظاهر می شود 5 دلیل برای علاقه به صورتهای مالی دارد :
برنامه ریزی و هدایت اقتصادی کشور .
اتخاذ تصمیمات و اعمال تدابیر لازم برای ایجاد ثبات ، تعادل ، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی .
اخذ انواع مالیاتها و عوارض .
تأدیه حق بیمه و سایر حقوق مربوط به برنامه های تأمین اجتماعی .
نظارت بر قیمتها و عرضه کالاها و خدمات توسط مؤسسات .
سایر استفاده کنندگان : این اشخاص که در واقع ذیعلاقه به صورتهای مالی هستند به طور مستقیم در موسسه نفع ندارند . بلکه بیشتر مایلند که از تداوم مثبت موسسه نفع ببرند . این گروه را میتوان به سه دسته عمده زیر تقسیم کرد :
سرمایه گزاران بالقوه : افراد و موسساتی هستند که قصد سرمایه گذاری در موسسه را دارند .
کارگزاران بازار سرمایه : هیأت پذیرش بورس اوراق بهادار ، کارگزاران بورس و تحلیل گران مالی که وظایفی را در بازار سرمایه بر عهده دارند برای تنظیم امور و معاملات و ارائه خدمات به سرمایه گذاران موجود و بالقوه به اطلاعات مالی مؤسسات انتفاعی به ویژه شرکتهای سهامی نیاز دارند .
جامعه : جامعه بیشتر از هر چیز به رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در کشور توجه دارد .
البته پژوهشگاران ، مطبوعات و رسانه های گروهی از جمله مراجعی هستند که اطلاعات مالی موسسات را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار می دهند .
در مطالب بعدی بیشتر درباره بازار سرمایه و صورتهای مالی صحبت می کنیم . پس تا بعد ...